فیک التماس پارت ①①
فیک التماس پارت ①①
ویو ا.ت:
ته : ا.ت نمیدونم چطوری بهت بگم اما من، من عاشقت شدم
با گفتن این حرفش موهام سیخ شد
ا.ت : (توشُک) باشه کی بخورم؟
ته: ( یه ساعتی خودتون در نظر بگیرین)
ته رفت منم قرصامو خوردم
پرش زمانی به نصف شب ساعت ¹
بلند شدم که برم اب بخورم ته هنوز برنگشته بود نگران شده بودم
رو اُپِن نشستم و ابمو میخوردم که یکی از پشت بغلم کرد
ته: دلم برات تنگ شده بود
ا.ت: منم همینطور
برگشتمو منم بغلش کردم
ته: تو الان نباید خواب باشی بچه؟
ا.ت: (چشماشو میمالید) خواب بودم الانم اومدم اب بخورم.
که یدفعه یه ردو برق خیلی وحشتناک زد و پریدم بغل تهیونگ
ویو ادمین:
خلاصه ا.ت که پرید بغل تیهونگ و تهیونگم ا.تو بغل میکردو هندی بازی از این طرف ادمین پارهههه شد
ویو ته:
ته: نترس، تموم شد. حالا هم برو بخواب
ا.ت: توهم میای؟
ته: اره برو
ا.تم رفت خوابید
ویو ا.ت
رفتم رو تختش خوابیدم و منتظر موندم اما ته نیومد داشتم با خودم فکر میکردم که خوابم برد
صبح روز بعد:
بلند شدمو دیدم تو بغل تهیونگم (پیراهن نداشت)
به بازو هاش دست زدم عضله ای بود (مثلا)
ته: خوشت میاد؟
ا.ت: نه چرا باید خوشم بیاد؟
ته: پس چرا دست میزنی؟
ا.ت: مرض دارم
ته: بلند شو
ا.ت: بلندشم چیکار کنم؟
ته: میخایم بریم بیرون
جهیدم و لباس پوشیدم (عکس میزارم)
و...
ویو ا.ت:
ته : ا.ت نمیدونم چطوری بهت بگم اما من، من عاشقت شدم
با گفتن این حرفش موهام سیخ شد
ا.ت : (توشُک) باشه کی بخورم؟
ته: ( یه ساعتی خودتون در نظر بگیرین)
ته رفت منم قرصامو خوردم
پرش زمانی به نصف شب ساعت ¹
بلند شدم که برم اب بخورم ته هنوز برنگشته بود نگران شده بودم
رو اُپِن نشستم و ابمو میخوردم که یکی از پشت بغلم کرد
ته: دلم برات تنگ شده بود
ا.ت: منم همینطور
برگشتمو منم بغلش کردم
ته: تو الان نباید خواب باشی بچه؟
ا.ت: (چشماشو میمالید) خواب بودم الانم اومدم اب بخورم.
که یدفعه یه ردو برق خیلی وحشتناک زد و پریدم بغل تهیونگ
ویو ادمین:
خلاصه ا.ت که پرید بغل تیهونگ و تهیونگم ا.تو بغل میکردو هندی بازی از این طرف ادمین پارهههه شد
ویو ته:
ته: نترس، تموم شد. حالا هم برو بخواب
ا.ت: توهم میای؟
ته: اره برو
ا.تم رفت خوابید
ویو ا.ت
رفتم رو تختش خوابیدم و منتظر موندم اما ته نیومد داشتم با خودم فکر میکردم که خوابم برد
صبح روز بعد:
بلند شدمو دیدم تو بغل تهیونگم (پیراهن نداشت)
به بازو هاش دست زدم عضله ای بود (مثلا)
ته: خوشت میاد؟
ا.ت: نه چرا باید خوشم بیاد؟
ته: پس چرا دست میزنی؟
ا.ت: مرض دارم
ته: بلند شو
ا.ت: بلندشم چیکار کنم؟
ته: میخایم بریم بیرون
جهیدم و لباس پوشیدم (عکس میزارم)
و...
۳.۲k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.