پرش زمانی به فردا

پرش زمانی به فردا
برای امروز بلیط هواپیما گرفته بودم ات رو بیدار کردم و رفتم حاظر شدم و برگشتم که دیدم ات حاظر شده و ولی روی مبل خوابش برده وسایل رو بردم و گذاشتم داخل ماشین دلم نیومد بیدارش کنم پس بغلش کردم و بردمش توی ماشین (منم میخوام)
پرش زمانی فرودگاه


×ات . ات عزیزم بیدار شو باید بریم
&باشه


رفتیم و سوار هواپیما شدیم
پرش زمانی یک ساعت بعد
&ویو
خوابم می ومد نمی‌دونم چرا همش خستمه می‌خوام بخوابم و بیدار نشم پس سرم و گذاشتم روی شونه ی نامجون و خوابیدم


×ویو
حس سنگینی روی شونم کردم و برگشتم اون سمت ات سرش رو گذاشته بود روی شونه ی من و خوابیده بود خوب حق داره اخه کی ساعت 2 صبح پرواز میگیره و 1 می‌خوابه
منم سرم و گذاشتم روی سر ات و خوابیدم چند ساعت بعد با صدای خلبان بیدار شدم و ات رو بیدار کردم
رفتیم خونه ی ات توی ایتالیا


&بیا تو
×وسایل رو میارم بعدش میام
&باشه (خمیازه)



وسایل رو بردم داخل اتاق این بچه چرا انقدر خواب الویه اخه گرفته روی تخت خوابیده ای خدا چقدر کیوته با اون لباس برای ناهار باید یک ساعت دیگه صداش کنم نه بزار بخوابه منم می‌خوام بخوابم(چه خواب در خوابی شد)