جونکووووو
جریان از این قراره که ی دختر باهوش ژاپنی و خوشگلی به نام جونکو که همه ی پسرا بهش درخواست رابطه میدن اما اون قبول نمیکنه ی روز ی پسر قلدر ک اسمش هیروشی بوده ک معروف به قلدر ترین پسر داخل مدرسه بوده ب جونکو درخواست رابطه داده جونکو بهش با مهربونی گفته بود نه اما هیروشی یعنی همو ن پسر قلدره عصبانی شد رفت پیش یکی از دوستاش گفت که ی دختریه که من خیلی خوشم ازش میاد و دختره کار م یکنه شبا از ی کوچه ای رد میشه و میره خونشون هیروشی به دوستش میگه که فقط بره اونجا و هلش بده جونکو هم موقع رفتن به خونه با دوچرخه میره جونکو داشت میرفت که یهو دوست هیروشی جونکو رو هل داد و فرار کرد ( از الان بگم که هیروشی ی آدم کثیف بود و هر روز به ی دختری ت*جاوز میکرد) خلاصه که هیروشی دوید و اومد پیش جونکو بهش گفت دختر داخل این کوچه خلوت چیکا میکنه و بهش گفت بیا تا برسونمت خونتون تنهایی خطر ناکه جونکو هم نمیدونست هیروشی ی آدم کثیف هستش و به حرفش گوش داد و باهاش رفت داشتن میرفتن که هیروشی گفت بیا از راهی که من میگم بریم اونجا خلوته کسی هم نیست خفتمون کنه جونکو هم حرفه هیروشی رو باور کرد و باهم رفتن بعد هیروشی بردش به خونه ی دوستش و به جونکو گفت تو باید به حرف ما گوش کنی وگرنه خانوادتو با خودتو میکشیم جونکو نمیخواست خانوادش بمیرن گفت باش بردنش تو خونه ی دوسته هیروشی و بهش دو نفره ت*جاوز کردن بعد دوتا از دوستای هیروشی به هیروشی زنگ زد گفت جونکو رو بیار تو پارک تا ماهم بهش ت*جاوز کنیم خلاصه که جونکو رو بردن تو پارک و چهار نفره به جونکو ت*جاوز کردن جونکو رو گذاشتن تو خونه ی دوست هیروشی تا فردا خواستن جونکو رو ولش کنن ولی خانوادش ادامشو بعدا میزام
۳.۹k
۰۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.