رویایی همانند کابوس پارت 47

#par48

#nika
...............................................🍷"
نفسم تو سینم‌حبس کردم ول کردم سرمو انداختم‌پایین رفتم تو
بهم‌نگاه کرد گفت=سر بالا.
سرو اوردم بالا که با چشم به دستم اشاره کرد گفت=چیشده؟

نیکا=به تو ربطی نداره

متین=به عنوان متین نپرسیدم به عنوان اربابت پرسیدم

یه نشیخند زدم گفتم=بازم به تو ربطی نداره

متین جدی گقت=بگو چیشده

نیکا=معلوم نیست بریدم

اومد جلوم وایستاد دستمو گرفت گفت=چرا؟

نیکا=حواسم نبود

دستمو یکم فشار داد که قیافم در هم شد گفت=حواست کجا بود؟

نیکا= نمیدونم
دستمو یکم دیگ فشار داد گفت=این جواب نشدم واسه من

نیکا=تروخدا ولم کن
دستمو ول کرد دستشو کشید رو شونم اورد پایین از پشت کمرمو گرفت سرشو برد تو گردنم‌ بو کرد گفت=عاشقشم

نیکا=عاشق کی؟
موهامو داد پشت گوشم گفت=عاشق بوت
هلش دادم گفتم=ولم کن مگ من یه هرز......
جملم با گاز گرفتن از گردنم تبدیل به اخ شد گفت= چی داشتی میگفتی؟

نیکا=هیچی ولم کن زنت پایین منتظر توئه الان حاملست به توجهت نیاز داره
این حرف و با تیکه گفتم
نیشخند زد و گردنمو بوسید گفت= باش ولی از اون هرزه مهم ترش جلومه
یه لحظه ذوق کردم از رویا براش مهم تر بودم کامل تر نگاه کرد دماغشو چسبوند به دماغم خواست لباشم بزاره رو لبم که صدای در اتاق در اومد
زیر لب لعنتی گفت
گفت=کیه؟
رویا=منم عشقم
ار حرصش کمرمو فشار داد که برای اینکه از درد اخ نگم سرمو بردم تو گردنش دندونامو رو هم فشار دادم....

رویـــایــ𝒉𝒂𝒎𝒂𝒏𝒂𝒏𝒅ـی‌کـ‌ابـ‌وس🍷"!
آنچه خواهید دید:
شیطونی نکن😈
هنوز حرارت بوسش داغ بود💋
لابد الان منتظر جوابی😏
نظر خاصی ندارم 😒
گرنبندت کوش؟🤨
دستمو گزاشتم روی شکمش گفتم=...😱