گنجشک ترین آدم او من شده بودم
گنجشک ترین آدم او من شده بودم
او دغدغه اش بود مرا باز بگیرد
حرصش که درآمد بدنم خون به جگر شد
من سیب شدم ، بلکه مرا گاز بگیرد
می آمد و میدید مرا ، مثلِ دو تا دوست
من را به دلش یکسره نزدیک نمیکرد
در جوخه یِ اعدامِ من بی همه چیزش
می آمد و پا میشد و شلیک نمیکرد
او دغدغه اش بود مرا باز بگیرد
حرصش که درآمد بدنم خون به جگر شد
من سیب شدم ، بلکه مرا گاز بگیرد
می آمد و میدید مرا ، مثلِ دو تا دوست
من را به دلش یکسره نزدیک نمیکرد
در جوخه یِ اعدامِ من بی همه چیزش
می آمد و پا میشد و شلیک نمیکرد
۸.۷k
۱۳ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.