میراکلس واقعیت پارت ۷
#میراکلس_واقعیت
#پارت۷
خانم بوستیه:فک کنم دوتا دانش اموز شدید داریم
(خانم بوستیه داشت مهیا رو معرفی میکرد که مری و سنا باهم پریدن تو کلاس😂😂)
مهیا:ابجی؟
سنا:مهی🤩
(و همو بغل کردن)
سنا:تو اینجا چیکار میکنی؟
مهیا:این سوالو من باید از تو بپرسم اومدم تو اتاقت یه دروازه ی باز با کامپیوتر روشن مواجه شدم😑
سنا:بعدا میگم ابجی کوچیه😉
مهیا:بابا تو فقط ۱دقیقه بزرگ تری تازشم ما دوقلو ایم برای بار ۱۰۰۰۰
سنا:خیلی خوب بریم بشینیم؟
مهی:بریم راستی منم مهی صدا نکن
سنا:خوب....
مرینت:بسه دیگه....سناخواهر دوقلوت اینه؟
سنی:اره
بوستیه' مثل اینکه این دوتا خواهر دراومدن😂
همچنان ادرین: 😶😶(در تعجبه بچم😂)
بوستیه:خوی باید جا هارو عوض کنیم
مرینت پیش ادرین
سنا پیش مهیا
الیا پیش نینو
ایوان پیش میلن
رز پیش جولیکا
لایلا پیش ناتائیل
کلویی پیش سابرینا
الکس پیش کیم
خوب تمام
(بریم سراغ غیافه ها😂
مرینت😁😫
لایلا🤬😡
خوب غیافه ی الیا برای این دوتا
مرینت🤩🤗
لایلا😝😜
بعد از درس
سناو مهیا:مرینت ادرین توروخدا مارو ببرید بیرونننننن
مرینت:باشه فقط یه سوال سنا چیزی که تو میدونی رو مهیا هم میدونه
سنا:اره میدونه
ادرین:میشه بپرسم چی؟
مهیا:شخصیه اگه بگیم لیدی باگ و کت نوار به فنا رفتن
ادرین:چرا مری میدونه؟
سنا:مرینت هم نمیدونه من بهش نگفتم(در گوش ادرین)کت نوار
مهیا:خیلی دوست دارم حویت کت و لیدی رو به شما بگم
مری؛نهههههههه به خطر میفتن
مهیا:حویت لیدی باگ م...
بانیکس:اییییییی اینکارو نکنننننن
مهیا:چرا
بانیکس:میدونم تو هم مقل من تقریبا همه چیو میدونید ولی کت بلان.....
کت بلانک:اوخییییی بانیکس کوچولو یادش رفته دروازه رو ببنده
مرینت:کابوسم به حقیقت تبدیل شد
ادرین:این کیه؟؟
کت بلانک: سلام بانوی من و سلام من کوچک
ادرین:من کوچک؟؟ تو نسخه ی شرور شده ی منی؟
مرینت: چیییییی تو کت نواریییییی
مهیا و سنا:ارههههه ایول کشف حویت شد ولی بدبخت شدیم رفتتتتتت
بانیکس:....
پارت بعد امار ۱۹
#پارت۷
خانم بوستیه:فک کنم دوتا دانش اموز شدید داریم
(خانم بوستیه داشت مهیا رو معرفی میکرد که مری و سنا باهم پریدن تو کلاس😂😂)
مهیا:ابجی؟
سنا:مهی🤩
(و همو بغل کردن)
سنا:تو اینجا چیکار میکنی؟
مهیا:این سوالو من باید از تو بپرسم اومدم تو اتاقت یه دروازه ی باز با کامپیوتر روشن مواجه شدم😑
سنا:بعدا میگم ابجی کوچیه😉
مهیا:بابا تو فقط ۱دقیقه بزرگ تری تازشم ما دوقلو ایم برای بار ۱۰۰۰۰
سنا:خیلی خوب بریم بشینیم؟
مهی:بریم راستی منم مهی صدا نکن
سنا:خوب....
مرینت:بسه دیگه....سناخواهر دوقلوت اینه؟
سنی:اره
بوستیه' مثل اینکه این دوتا خواهر دراومدن😂
همچنان ادرین: 😶😶(در تعجبه بچم😂)
بوستیه:خوی باید جا هارو عوض کنیم
مرینت پیش ادرین
سنا پیش مهیا
الیا پیش نینو
ایوان پیش میلن
رز پیش جولیکا
لایلا پیش ناتائیل
کلویی پیش سابرینا
الکس پیش کیم
خوب تمام
(بریم سراغ غیافه ها😂
مرینت😁😫
لایلا🤬😡
خوب غیافه ی الیا برای این دوتا
مرینت🤩🤗
لایلا😝😜
بعد از درس
سناو مهیا:مرینت ادرین توروخدا مارو ببرید بیرونننننن
مرینت:باشه فقط یه سوال سنا چیزی که تو میدونی رو مهیا هم میدونه
سنا:اره میدونه
ادرین:میشه بپرسم چی؟
مهیا:شخصیه اگه بگیم لیدی باگ و کت نوار به فنا رفتن
ادرین:چرا مری میدونه؟
سنا:مرینت هم نمیدونه من بهش نگفتم(در گوش ادرین)کت نوار
مهیا:خیلی دوست دارم حویت کت و لیدی رو به شما بگم
مری؛نهههههههه به خطر میفتن
مهیا:حویت لیدی باگ م...
بانیکس:اییییییی اینکارو نکنننننن
مهیا:چرا
بانیکس:میدونم تو هم مقل من تقریبا همه چیو میدونید ولی کت بلان.....
کت بلانک:اوخییییی بانیکس کوچولو یادش رفته دروازه رو ببنده
مرینت:کابوسم به حقیقت تبدیل شد
ادرین:این کیه؟؟
کت بلانک: سلام بانوی من و سلام من کوچک
ادرین:من کوچک؟؟ تو نسخه ی شرور شده ی منی؟
مرینت: چیییییی تو کت نواریییییی
مهیا و سنا:ارههههه ایول کشف حویت شد ولی بدبخت شدیم رفتتتتتت
بانیکس:....
پارت بعد امار ۱۹
۱۴.۱k
۱۳ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.