P11
فلش بک به شب
ات ویو
روی مبل نشسته بودم و داشتم فیلم میدیدم که کوک و دیدم که داره به طرفم میاد..
ات:الان؟؟
کوک:اوهوم..
روم خیمه زد و.....(اسمات نووو)
فردا صبح...
با صدای آواز خوندن جونگکوک بیدار شدم...
داشت تو آشپزخونه صبحونه درست میکرد..
ات:خدمتکارا و فرستادی رفتن؟
کوک:آرهه..میخوام با عشقم تنها باشم..
ات:بیبی چک؟؟؟
کوک:رو میزه..
........................
کوک:جوابش.....مثبته..
ات:خوبه..
کوک:خب حالا بیا بشین ببین برات چیا درست کردم..
ات:روی صندلی نشستم..یکم از پنکیک ها خوردم و گفتم:چه زن خوبی گرفتم.. قشنگ کد بانو...
کوک:باشه من زنتم ولی اثبات کن تو مردی؟
صدام و کلفت کردم و گفت:ضعیفه..برو چایی بیار
کوک(غش کرده از خنده):خخخخخ ات...مردممممم واییی..دوباره بگو....😂😂
ات:ضعیفه برو چایی بیار
کوک:وایییییی اتتت🤣🤣
ات:خب حالا ثابت شد؟
کوک(صداشو نازک میکنه):بله اقایی..
ات:آفرین بیبی گرلم
کوک:مرسی ددی ژونم
ته:به به مرغای عاشق..خوب دل و قلوه میگیرید..
ات:از کی اینجایی؟
ته:از برو چایی بیار ضعیفه..
کوک:هعییی هرچی آبرو داشتم رفت(بیچاره نمیدونه پیش ما هم آبروش رفته)
ات:خب ته بگو ببینم کدوم باحال تر بودیم؟
ته:مرسی ددی ژونم ،خداروشکر اون لحظه ی تاریخی و ثبت کردم..
کوک:چییییی؟؟ته اگه گوشیتو ندی
ته:چیکار میکنی؟
ات:حالا یه بار پلیش کن
پلی کرد:آفرین بیبی گرلم
مرسی ددی ژونم
ات و ته:پخش زمیننن
کوک هم دید اینا دارن غش میکنن سریع گوشی ته و قاپید..
کوک:خب حالا ته دیدی چیشد؟
ته:به خوشکی شانس..😒
ات :هنوز داره میخنده..
ته:فک کنم یه چیزیش شده ها..
کوک:ات ات..
ات:واییییی خدااااا...خخخخخ🤣🤣
کوک:زن مارو باش..
ته:امیدوارم هایجین مث این نباشه..
ات:هایجین بدتره...بعد دوباره به خندیدن ادامه داد...
ات ویو
روی مبل نشسته بودم و داشتم فیلم میدیدم که کوک و دیدم که داره به طرفم میاد..
ات:الان؟؟
کوک:اوهوم..
روم خیمه زد و.....(اسمات نووو)
فردا صبح...
با صدای آواز خوندن جونگکوک بیدار شدم...
داشت تو آشپزخونه صبحونه درست میکرد..
ات:خدمتکارا و فرستادی رفتن؟
کوک:آرهه..میخوام با عشقم تنها باشم..
ات:بیبی چک؟؟؟
کوک:رو میزه..
........................
کوک:جوابش.....مثبته..
ات:خوبه..
کوک:خب حالا بیا بشین ببین برات چیا درست کردم..
ات:روی صندلی نشستم..یکم از پنکیک ها خوردم و گفتم:چه زن خوبی گرفتم.. قشنگ کد بانو...
کوک:باشه من زنتم ولی اثبات کن تو مردی؟
صدام و کلفت کردم و گفت:ضعیفه..برو چایی بیار
کوک(غش کرده از خنده):خخخخخ ات...مردممممم واییی..دوباره بگو....😂😂
ات:ضعیفه برو چایی بیار
کوک:وایییییی اتتت🤣🤣
ات:خب حالا ثابت شد؟
کوک(صداشو نازک میکنه):بله اقایی..
ات:آفرین بیبی گرلم
کوک:مرسی ددی ژونم
ته:به به مرغای عاشق..خوب دل و قلوه میگیرید..
ات:از کی اینجایی؟
ته:از برو چایی بیار ضعیفه..
کوک:هعییی هرچی آبرو داشتم رفت(بیچاره نمیدونه پیش ما هم آبروش رفته)
ات:خب ته بگو ببینم کدوم باحال تر بودیم؟
ته:مرسی ددی ژونم ،خداروشکر اون لحظه ی تاریخی و ثبت کردم..
کوک:چییییی؟؟ته اگه گوشیتو ندی
ته:چیکار میکنی؟
ات:حالا یه بار پلیش کن
پلی کرد:آفرین بیبی گرلم
مرسی ددی ژونم
ات و ته:پخش زمیننن
کوک هم دید اینا دارن غش میکنن سریع گوشی ته و قاپید..
کوک:خب حالا ته دیدی چیشد؟
ته:به خوشکی شانس..😒
ات :هنوز داره میخنده..
ته:فک کنم یه چیزیش شده ها..
کوک:ات ات..
ات:واییییی خدااااا...خخخخخ🤣🤣
کوک:زن مارو باش..
ته:امیدوارم هایجین مث این نباشه..
ات:هایجین بدتره...بعد دوباره به خندیدن ادامه داد...
۹.۳k
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.