فیک التماس پارت ⓪①
فیک التماس پارت ⓪①
ویو ته:
پزشک: این دارو هارو میدم حتمی بخورن و چیزی رو عمیق بو نکنن مخصوصا ادکلن و بوی گل و توی سردشون نشه که گلو درد بشن
اگه هم گلو درد شدن حتمی سریع به بیمارستان مراجعه کنین
ته: باشه ممنون
پزشک رفت، ا.تم خابید
به اجوما و بقیه ی خدمتکارا گفتم وسایل ا.ت و اینارو بیارن اتاق خودم تا حواسم بهش باشه
ویو ا.ت
بلند شدم دیدم اتاقم خالیه که اجوما اومد
اجوما: خانوم ارباب گفتن برین اتاقشون
ا.ت: به اربابت بگو این بدبخت خون بالا اورده نمیتونه راه بره
اجوما رفت بیرون و بعدش ته اومد تو
ته: بلند شو
ا.ت: نمیتونم
ته بغلم کرد و برد تو اتاق خودش رو تختش گذاشت
ته: استراحت کن من باید برم سر کار
ا.ت: الان که شبه
ته: کار فوری واسم پیش اومده راستی
یه قوطی قرص بهم داد
ته: اینارم دکتر گفته بخوری
ا.ت: میدونم تو خونه قرص داشتم
ته: پس یعنی میدونستی و بهم چیزی نگفتی؟ (عصبانی)
ا.ت: ام اره
ته: تنبیهت کنم؟
ا.ت: توکه یه مافیای سرد و خشنی چرا انقد برات مهمه؟
ته: ا.ت...
ویو ته:
پزشک: این دارو هارو میدم حتمی بخورن و چیزی رو عمیق بو نکنن مخصوصا ادکلن و بوی گل و توی سردشون نشه که گلو درد بشن
اگه هم گلو درد شدن حتمی سریع به بیمارستان مراجعه کنین
ته: باشه ممنون
پزشک رفت، ا.تم خابید
به اجوما و بقیه ی خدمتکارا گفتم وسایل ا.ت و اینارو بیارن اتاق خودم تا حواسم بهش باشه
ویو ا.ت
بلند شدم دیدم اتاقم خالیه که اجوما اومد
اجوما: خانوم ارباب گفتن برین اتاقشون
ا.ت: به اربابت بگو این بدبخت خون بالا اورده نمیتونه راه بره
اجوما رفت بیرون و بعدش ته اومد تو
ته: بلند شو
ا.ت: نمیتونم
ته بغلم کرد و برد تو اتاق خودش رو تختش گذاشت
ته: استراحت کن من باید برم سر کار
ا.ت: الان که شبه
ته: کار فوری واسم پیش اومده راستی
یه قوطی قرص بهم داد
ته: اینارم دکتر گفته بخوری
ا.ت: میدونم تو خونه قرص داشتم
ته: پس یعنی میدونستی و بهم چیزی نگفتی؟ (عصبانی)
ا.ت: ام اره
ته: تنبیهت کنم؟
ا.ت: توکه یه مافیای سرد و خشنی چرا انقد برات مهمه؟
ته: ا.ت...
۳.۷k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.