فیک کوک پارت ۱۲
خلاصه ای از پارت ۱۱
~کارای ترخیصت رو انجام دادم فقط دکتر بیاد چکت کنه و بریم خونه
+اوففف فقط دلم میخواد زودتر از این گورستون برم بیرون دیگه داره حالم بهم میخوره از اینجا
….
داخل عمارت جانگ
~برای میا چند میوه بیار کن نیاری ها زیاد بیار و بالا سرش وایسا تا بخوره همشو
!چشم(میره تو آشپز خونه )
+یاااا اباااااا چه خبره
!بفرمایید
+این دیگه خیلی
~خیلی هم عالیه
~همشو تا ته میخوری اگه بفهمم نخورید گوشیت رو میگیرم
+واااا مگه من بچم که میگی گوشیم رو میگیری
~اره بچه ای از این به بعد حق رانندگی تا یا مدتی رو هم نداری
+یاااا دیگه داری زیاده ..
~زیاده چی .. بگو دیگه زیاده چی
+هیچی برو
~بچه پرو
!😂
…
۳ماه بعد
~چقدر خوشگل شدی دختر بابایی
+مرسی، بابا یه .. سوال داشتم
~هوم .. میشنوم
+امروز کیا میان
~یه چند تا از دوستام و خب جونگ کوک
+هوم.. نمیشه من نیام
~نه خدافظ
و از در رفت بیرون
میا ویو
همم باید بهترین رفتار رو از خودم نشون بدم انگار چیزی نشده و من اونو نمیشناسم
+ اره باید همین کار رو بکنم
نویسنده ویو
میا با لباسی که تا پایین پاش بود و پشتش یکم بلند و جلوی پاش فقط تا روناش بود وارد سالن شد و همه نگاه ها روی میا بود
~اوه دخترم اومد
-چقدر خوشگل شده
٪ همم اره خیلی خوشگل شده در حدی که میتونم همین الان بک..
-خفشه سو یا خفت میکنم همین الان
…
~خب آبشون دخترم جانگ میا
^خوشبختم
+همچنین
~ و خب شما هم همدیگر رو
+بابا جون نمیخواین معرفی کنید
-جئون جونگ کوک
+هممم بابا من باید برم به یکی از دوستام زنگ بزنم کار واجبی باهام داشت پس .. فعلا
~ از رفتار میا ناراحت نشو به یکم زمان نیاز داره -ممنونم
کوک ویو
این دختر خیلی خوشگل شده بود وقتی ته گفت که خیلی خوشگله و میخوام .. اه داشتم دیونه میشدم تصمیم گرفتم یکم برم تو بالکن و سیگار بکشم ( این یه فیکه )
میا رو دیدم که با یه شراب تو دستش به نردهای بالکن تکیه داده بود
حتی بهم نگاهم نکرد این خیلی درد داره
لیا ویو
اون توی اون لباس مشکلی که سینه هاش رو مشخص میکرد زیادی جذاب شده بو اه دختر به خودت بیا
حالم دیگه داشت بد میشد پس تصمیم گرفتم یکم برم تو بالکن به نرده ها تکیه داده بودم که حس کردم یه نفر اومد تپ اون عطر تلخ سرد لعنتیش حتی بهش نگاهم نکردم همین که خواستم برم بیرون دستم و گرفت و …
ʟɪᴋᴇ:10
ғᴏʟʟᴏᴡᴇʀs:182
بچه ها لایکاتون خیلی کمه از الان بگم دارم ناراحت میشم دیگه 🥲😂🔪
~کارای ترخیصت رو انجام دادم فقط دکتر بیاد چکت کنه و بریم خونه
+اوففف فقط دلم میخواد زودتر از این گورستون برم بیرون دیگه داره حالم بهم میخوره از اینجا
….
داخل عمارت جانگ
~برای میا چند میوه بیار کن نیاری ها زیاد بیار و بالا سرش وایسا تا بخوره همشو
!چشم(میره تو آشپز خونه )
+یاااا اباااااا چه خبره
!بفرمایید
+این دیگه خیلی
~خیلی هم عالیه
~همشو تا ته میخوری اگه بفهمم نخورید گوشیت رو میگیرم
+واااا مگه من بچم که میگی گوشیم رو میگیری
~اره بچه ای از این به بعد حق رانندگی تا یا مدتی رو هم نداری
+یاااا دیگه داری زیاده ..
~زیاده چی .. بگو دیگه زیاده چی
+هیچی برو
~بچه پرو
!😂
…
۳ماه بعد
~چقدر خوشگل شدی دختر بابایی
+مرسی، بابا یه .. سوال داشتم
~هوم .. میشنوم
+امروز کیا میان
~یه چند تا از دوستام و خب جونگ کوک
+هوم.. نمیشه من نیام
~نه خدافظ
و از در رفت بیرون
میا ویو
همم باید بهترین رفتار رو از خودم نشون بدم انگار چیزی نشده و من اونو نمیشناسم
+ اره باید همین کار رو بکنم
نویسنده ویو
میا با لباسی که تا پایین پاش بود و پشتش یکم بلند و جلوی پاش فقط تا روناش بود وارد سالن شد و همه نگاه ها روی میا بود
~اوه دخترم اومد
-چقدر خوشگل شده
٪ همم اره خیلی خوشگل شده در حدی که میتونم همین الان بک..
-خفشه سو یا خفت میکنم همین الان
…
~خب آبشون دخترم جانگ میا
^خوشبختم
+همچنین
~ و خب شما هم همدیگر رو
+بابا جون نمیخواین معرفی کنید
-جئون جونگ کوک
+هممم بابا من باید برم به یکی از دوستام زنگ بزنم کار واجبی باهام داشت پس .. فعلا
~ از رفتار میا ناراحت نشو به یکم زمان نیاز داره -ممنونم
کوک ویو
این دختر خیلی خوشگل شده بود وقتی ته گفت که خیلی خوشگله و میخوام .. اه داشتم دیونه میشدم تصمیم گرفتم یکم برم تو بالکن و سیگار بکشم ( این یه فیکه )
میا رو دیدم که با یه شراب تو دستش به نردهای بالکن تکیه داده بود
حتی بهم نگاهم نکرد این خیلی درد داره
لیا ویو
اون توی اون لباس مشکلی که سینه هاش رو مشخص میکرد زیادی جذاب شده بو اه دختر به خودت بیا
حالم دیگه داشت بد میشد پس تصمیم گرفتم یکم برم تو بالکن به نرده ها تکیه داده بودم که حس کردم یه نفر اومد تپ اون عطر تلخ سرد لعنتیش حتی بهش نگاهم نکردم همین که خواستم برم بیرون دستم و گرفت و …
ʟɪᴋᴇ:10
ғᴏʟʟᴏᴡᴇʀs:182
بچه ها لایکاتون خیلی کمه از الان بگم دارم ناراحت میشم دیگه 🥲😂🔪
۱۵.۴k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.