فیک: my mission
فیک: my mission
پارت:75
.............................................................
کره شمالی عمارت/
دوساعتی میشد که به خونه برگشته بودن همه خسته بودن لیسا دایون و کوک خوابیده بودن جین و جیسو هنوز برنگشته بودن
جیمین: خب.. فلش رو نابود کردم احتمالا الان اون پیرمرده متوجه شده..
کانگ هی: درمورداونم یه فکرایی کردیم!
جنی: من میرم تو اتاقم
جیمین : وایسا!
جیمین گفت و جنی دوباره برگشت سر جاش
کانگ هی: من دیگه میرم
تهیونگ: چرا جیسو و جین هنوز برنگشتن؟!
از جاش بلند شد و به سمت در رفت قبل از اینکه بره بیرون روبه تهیونگ کرد
کانگ هی: نمی دونم حتما کارشون طول کشیده .. من رفتم فعلا
رزی: ب سلامت
جنی: بفرمایید آقای پارک ؟!
جیمین: بزرگه عوضی درش بیار!
جنی و تهیونگ با شنیدن جمله ای آشنا متعجب بهم زل زدن
رزی:واقعا خجالت آوره دیدن پورن رایگان!
جنی: هی منظورتون چیه!
جیمین بلند شد سمت کاناپه روبه روش که تهیونگ روش نشسته بود رفت و دستاشو سمت پیراهن تهیونگ برد
تهیونگ: به جان جدت قسم جیمین گی نیستم!
جیمین: منحرف بی خاصیت چرت نگو داخل دکمه پیراهنت دوربین گذاشته بودم تا بیشتر اون یارو رو شناسایی کنیم!
تهیونگ: آخه بز الان میگی!؟
رزی: واقعاً انتظار همچین چیزیو نداشتم!
فلش بک/
رزی: هی لباس تهیونگ رو میخوای چیکار؟!
جیمین: داخلش دوربین میزارم چهره اون یارو بدردمون میخوره! فقط خیلی بی سروصدا بیارش نمیخوام تهیونگ متوجه بشه وگرنه با بچه بازی هاش پدرمونو درمیاره
رزی: باشه فقط اینو بده من نصب کنم اینجوری نمیفهممه!
جیمین: زودباش
رزی دوربین رو روی لباس تهیونگ نصب کرد به هتل رفتن همچیز طبقه نقشه پیش رفته بود تا اینکه اون صحنه خجالت آور روی صفحه لپ تاپ رزی نمایان شد چندباری سعی کرد اون صحنه رو نبینه یا نشنوه اما مگر می شد؟!
جیمین: گاییدم اینو باشه ؟! چرا خاموش نمیشه!
رزی: بشکنش!
جیمین: دیوونه ای؟!
پارت:75
.............................................................
کره شمالی عمارت/
دوساعتی میشد که به خونه برگشته بودن همه خسته بودن لیسا دایون و کوک خوابیده بودن جین و جیسو هنوز برنگشته بودن
جیمین: خب.. فلش رو نابود کردم احتمالا الان اون پیرمرده متوجه شده..
کانگ هی: درمورداونم یه فکرایی کردیم!
جنی: من میرم تو اتاقم
جیمین : وایسا!
جیمین گفت و جنی دوباره برگشت سر جاش
کانگ هی: من دیگه میرم
تهیونگ: چرا جیسو و جین هنوز برنگشتن؟!
از جاش بلند شد و به سمت در رفت قبل از اینکه بره بیرون روبه تهیونگ کرد
کانگ هی: نمی دونم حتما کارشون طول کشیده .. من رفتم فعلا
رزی: ب سلامت
جنی: بفرمایید آقای پارک ؟!
جیمین: بزرگه عوضی درش بیار!
جنی و تهیونگ با شنیدن جمله ای آشنا متعجب بهم زل زدن
رزی:واقعا خجالت آوره دیدن پورن رایگان!
جنی: هی منظورتون چیه!
جیمین بلند شد سمت کاناپه روبه روش که تهیونگ روش نشسته بود رفت و دستاشو سمت پیراهن تهیونگ برد
تهیونگ: به جان جدت قسم جیمین گی نیستم!
جیمین: منحرف بی خاصیت چرت نگو داخل دکمه پیراهنت دوربین گذاشته بودم تا بیشتر اون یارو رو شناسایی کنیم!
تهیونگ: آخه بز الان میگی!؟
رزی: واقعاً انتظار همچین چیزیو نداشتم!
فلش بک/
رزی: هی لباس تهیونگ رو میخوای چیکار؟!
جیمین: داخلش دوربین میزارم چهره اون یارو بدردمون میخوره! فقط خیلی بی سروصدا بیارش نمیخوام تهیونگ متوجه بشه وگرنه با بچه بازی هاش پدرمونو درمیاره
رزی: باشه فقط اینو بده من نصب کنم اینجوری نمیفهممه!
جیمین: زودباش
رزی دوربین رو روی لباس تهیونگ نصب کرد به هتل رفتن همچیز طبقه نقشه پیش رفته بود تا اینکه اون صحنه خجالت آور روی صفحه لپ تاپ رزی نمایان شد چندباری سعی کرد اون صحنه رو نبینه یا نشنوه اما مگر می شد؟!
جیمین: گاییدم اینو باشه ؟! چرا خاموش نمیشه!
رزی: بشکنش!
جیمین: دیوونه ای؟!
۴.۳k
۰۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.