یاد گرفته ام دست از شکایت بردارم. حتی با دل خودم در تنهای
یاد گرفته ام دست از شکایت بردارم. حتی با دل خودم در تنهایی ! و حتی از بدترین حالات روزگار...حال بد ؟!!!! وجود ندارد دیگر ! همه چیز عالی ست. در بهترین حال ممکن برایم رقم خورده. اگر با من نمی سازد ، برای ساختن حال بهتر من است قطعا ؛این را مرهون حذف امیال ، آرزوها و خواسته های زیادی ام هستم . یاد گرفته ام از آرزوها و امیال ، خالی کنم ظرف دلم را و بعد خود را مطمئن کنم که هر چیزی در جای خودش ، در وقت مناسب خواهد آمد .اتفاق خواهد افتاد. آغوش شوم برای همه "خیر"های عالم.
از وقتی دست از شکایت برداشته ام، دیگر چیزی هم برای شاکی بودن وجود ندارد. همه چیز برای "شکرگزاری" ست.
قبلا اوقات خوشی که کنار هم می نشستیم ، نود درصد به غر زدن ، شکایات از حال روزگار ، می گذشت ! حیف بودند. ...نشسته بودیم حال خوب به هم هدیه کنیم.
حالا یاد گرفته ایم همان به اصطلاح ناخوشیها را هم ، با زبانِ خوشی ، تعریف کنیم. کافی ست چند روزی دست از شکایت برداریم. بعد شکایت به "شکر" تبدیل میشود . امتحانش ضرری ندارد.
فقط ٢٤ ساعت ، از هيچ چيز زندگی تان شكايت نكنيد. بعد ببينيد چطور همه چیز شروع به تغيير ميكند.
از وقتی دست از شکایت برداشته ام، دیگر چیزی هم برای شاکی بودن وجود ندارد. همه چیز برای "شکرگزاری" ست.
قبلا اوقات خوشی که کنار هم می نشستیم ، نود درصد به غر زدن ، شکایات از حال روزگار ، می گذشت ! حیف بودند. ...نشسته بودیم حال خوب به هم هدیه کنیم.
حالا یاد گرفته ایم همان به اصطلاح ناخوشیها را هم ، با زبانِ خوشی ، تعریف کنیم. کافی ست چند روزی دست از شکایت برداریم. بعد شکایت به "شکر" تبدیل میشود . امتحانش ضرری ندارد.
فقط ٢٤ ساعت ، از هيچ چيز زندگی تان شكايت نكنيد. بعد ببينيد چطور همه چیز شروع به تغيير ميكند.
۶.۶k
۲۵ بهمن ۱۴۰۱