نمیدانـی!..
نمیدانـی!..
هیچ وقت نفهمیدی که عکس هایی که برایم میفرستادی تا خود صبح چند با به صحفه گوشی بوسه میزدم تا خسته میشدم و خوابم میبرد
هیچوقت نفهمـیدی که صدا هایی که برایم میفرستادی تا خود صبح چند بار گوش میدادم
هیچوقت نمیفهمیدی که تا نصف شب گوشی کنارم قفل روی صحفه چت به گمان اینکه نکند بیاید من دیر جواب بدهم برود
هیچوقت نفهمیدی وقتی میگفتم دلتنگتم چقدر گریه میکردم
صبح چشمان ورم کرده را با آرایش پنهان
هیچوقت نفهمیدی چقدر با ذوق برایت کادو میخریدم به امید اینکه یک روز خودم نشانت دهم
هیچوقت نفهمیدی که هرشب چند بار اسمت را بی بهانه صدا میزدم تا قلبم آرارم بگیرد
هیچوقت نفهمیدی که آنقدر حس قلبی ام به تو قوی بود که حرف زدن که هیچ حتی نگاه کردن به غیر از تو حرام بود
هیچوقت نفهمیدی که وقتــی میگفتم دوستتدارم
فکر میکردم که کم گفتم!
آره تو هیچوقت نفهمـیدی آغوش کشیدنت خیالی غیر ممکن و حتی بوسیدنت آرزویی محال
من حتی حسرت یه ثانیه نگاه کـردن در چشمانت را !...
ونمیدانـی چقدر با تو رویا بافی کردم؛
حتی نفهمیدی دلیل سکوتم در حین تماس این بود
که تو بیشتر حرف بزنی صدایت را ضبط میکردم
و بار ها وقتی نبودی گوش میدادم
تو نمیدانی...
نمیدانی...
دیدی چقدر نمیدانی در دل پنهان کردم!...
من خیلی اذیت شدم اینم هم نمیدانــــــی...
#دلنوشته_من
#افسون_ذاکـری
#کــــــــــپی_ممنوع❌
هیچ وقت نفهمیدی که عکس هایی که برایم میفرستادی تا خود صبح چند با به صحفه گوشی بوسه میزدم تا خسته میشدم و خوابم میبرد
هیچوقت نفهمـیدی که صدا هایی که برایم میفرستادی تا خود صبح چند بار گوش میدادم
هیچوقت نمیفهمیدی که تا نصف شب گوشی کنارم قفل روی صحفه چت به گمان اینکه نکند بیاید من دیر جواب بدهم برود
هیچوقت نفهمیدی وقتی میگفتم دلتنگتم چقدر گریه میکردم
صبح چشمان ورم کرده را با آرایش پنهان
هیچوقت نفهمیدی چقدر با ذوق برایت کادو میخریدم به امید اینکه یک روز خودم نشانت دهم
هیچوقت نفهمیدی که هرشب چند بار اسمت را بی بهانه صدا میزدم تا قلبم آرارم بگیرد
هیچوقت نفهمیدی که آنقدر حس قلبی ام به تو قوی بود که حرف زدن که هیچ حتی نگاه کردن به غیر از تو حرام بود
هیچوقت نفهمیدی که وقتــی میگفتم دوستتدارم
فکر میکردم که کم گفتم!
آره تو هیچوقت نفهمـیدی آغوش کشیدنت خیالی غیر ممکن و حتی بوسیدنت آرزویی محال
من حتی حسرت یه ثانیه نگاه کـردن در چشمانت را !...
ونمیدانـی چقدر با تو رویا بافی کردم؛
حتی نفهمیدی دلیل سکوتم در حین تماس این بود
که تو بیشتر حرف بزنی صدایت را ضبط میکردم
و بار ها وقتی نبودی گوش میدادم
تو نمیدانی...
نمیدانی...
دیدی چقدر نمیدانی در دل پنهان کردم!...
من خیلی اذیت شدم اینم هم نمیدانــــــی...
#دلنوشته_من
#افسون_ذاکـری
#کــــــــــپی_ممنوع❌
۸.۸k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳