برادران
برادران
این که میام درباره کارم و مگول حرف میزنم
دلیل های حسی داره
دربارش دوباره فکر کنید
نمیخوامم سر مگول توجه جذب کنم و چصی بیام
من الان معلم زبانم
سنم کمه ولی یه کار درست حسابی دارم
باید بابتش خوشحال باشم
از اینم بگذریم که آرزو چندین سالمه
و من بچه هارو دوست دارم
و لذت بخشه با صدای نازک کوچولوشون انگلیسی صحبت کنن و اسمت رو صدا بزنن
وقتی وقت استراحت میشه دستمو میگیرن و میگن پیششون بشیم لذت بخشه
این که کمند و الینا انیمه میبینن حس باحالیه
این که نیکا بیاید بگه براش نقاشی بکشم حس عالییه
این که هورشید همش تو بغلمه یکی از گوگولی ترین حسای دنیاس
من مگولو خیلی دوست داشتم
با ارزش ترین بخش زندگیم بود
اون تصادف کرده بود
ترسیده بود
از این که تنها هم باشه میترسید
یک هفته اول که پیشم بود و داشت درمان میشد
عجیب ترین هفته کل عمرم بود
بعد از اون
زندگیم عالی شد
روزی که بابام شگول رو پیدا کرد روزی بود که منو از اون مدرسه در اوردن و فرداش اومدم مدرسه اختر دانش
اونجا بود که با کاترین رفیق شدم
این دوتا گربه زندگیم بودن
الان برگردوندن شگول فایده نداره اگه مگول نباشه
من هیچ وقت نمیخوام جلب توجه کنم
من اومدم اینجا کسایی که لایق خوشحال بودن هستن رو خوشحال کنم
ببینید اگه من یه بنده خدایی بودم که میخواستم جلب توجه کنم قطعا هر روز درباره اوسیم و آرتام زر زر میکردم
آقا
من نیومدم اینجا معروف بشم و کار اصلی پیجم اوسیم نیس پس این که خیلییییییییی معروف نیستم برام مهم نیس چون این مقدار معروف بودنم منطقی تره
من میتونم فقط از آرتام فعالیت کنم و پیجم رو از خوصوصی در بیارم که اد استوری کنید
قطعا معروف میشم
🗿 👍 ولی خبری از این کارا نی
این که میام درباره کارم و مگول حرف میزنم
دلیل های حسی داره
دربارش دوباره فکر کنید
نمیخوامم سر مگول توجه جذب کنم و چصی بیام
من الان معلم زبانم
سنم کمه ولی یه کار درست حسابی دارم
باید بابتش خوشحال باشم
از اینم بگذریم که آرزو چندین سالمه
و من بچه هارو دوست دارم
و لذت بخشه با صدای نازک کوچولوشون انگلیسی صحبت کنن و اسمت رو صدا بزنن
وقتی وقت استراحت میشه دستمو میگیرن و میگن پیششون بشیم لذت بخشه
این که کمند و الینا انیمه میبینن حس باحالیه
این که نیکا بیاید بگه براش نقاشی بکشم حس عالییه
این که هورشید همش تو بغلمه یکی از گوگولی ترین حسای دنیاس
من مگولو خیلی دوست داشتم
با ارزش ترین بخش زندگیم بود
اون تصادف کرده بود
ترسیده بود
از این که تنها هم باشه میترسید
یک هفته اول که پیشم بود و داشت درمان میشد
عجیب ترین هفته کل عمرم بود
بعد از اون
زندگیم عالی شد
روزی که بابام شگول رو پیدا کرد روزی بود که منو از اون مدرسه در اوردن و فرداش اومدم مدرسه اختر دانش
اونجا بود که با کاترین رفیق شدم
این دوتا گربه زندگیم بودن
الان برگردوندن شگول فایده نداره اگه مگول نباشه
من هیچ وقت نمیخوام جلب توجه کنم
من اومدم اینجا کسایی که لایق خوشحال بودن هستن رو خوشحال کنم
ببینید اگه من یه بنده خدایی بودم که میخواستم جلب توجه کنم قطعا هر روز درباره اوسیم و آرتام زر زر میکردم
آقا
من نیومدم اینجا معروف بشم و کار اصلی پیجم اوسیم نیس پس این که خیلییییییییی معروف نیستم برام مهم نیس چون این مقدار معروف بودنم منطقی تره
من میتونم فقط از آرتام فعالیت کنم و پیجم رو از خوصوصی در بیارم که اد استوری کنید
قطعا معروف میشم
🗿 👍 ولی خبری از این کارا نی
۱۲.۶k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.