عزیز کردهٔ قلبم !
عزیز کردهٔ قلبم !
من هیچوقت قرار نیست آن شبي را فراموش کنم ك براي نخستین بار باهم صحبت کردیم، هیچ چیز نميتواند میان ما جدایي ایجاد کند، هیچ چیز بیش تر از تو در این دنیاي خاکي برایم مهم نبوده و نیست و نخواهد بود.
حالا دگر خورشید طلوع کرده و صبح شده است، تمام شب چشم هایم براي تصور کردن تو برروي سقف خانمان بیدار مانده بود، من دم به دم به بالا مينگریستم و هر بار توانسته ام از گردن تا صورتت را تجسم کنم و برق چشمان تو قلبم را نوازش کند. چشماني ك من عاشق آنها هستم، چونکه ميبیند من بخاطر آنها بیدار مانده و براي آنها مينویسم. بدین دلیل، گردش قلم در دستان پسرکت با مراقبتي هوشیارانه تکان ميخورند، و ميدانم ك چقدر دوست دارن بر خطوط این برگه هاي کاهي بگردند و آنچه را در ذهن دارم بنویسند و براي قلب کوچکت ترجمه کنند.
تپش هاي قلبم، به قلب کوچکت بگو ك تو هر تپش قلب من هستي، بگو ك دوست داشتن تو همه ي کار و زندگي من شده است.
تو همانند خدا زیبایي، تو خداي من هستي.
چشم هاي تو.. زیبا ترین چشم هایي است ك یك انسان ميتواند ببیند و نگاهت همه ي نور هاي یك سیاره است، سپیده دم همه ي ستارگان.
لب هاي تو.. سرخ ترین و خواستني ترین لبي است ك ميتوانستم در عمرم ببینم. هیجان عظیم بدست آوردن لب هایت قلب مرا از خوشحالي انباشته است، اما تصور اینکه هنوز تا مدتي دیگر مانده است ك باید از تو و لب هایت دور بمانم، قلبم را از حرکت باز ميدارد.
خداي من، خداي من تو هستي ك بجاي خدا تورا ميپرستم. آنقدر دوستت دارم ك گاهي از وحشت عظیم بودنش به لرزه ميافتم.
- نامههاي خوانده نشدهٔ من به عزیز کردهٔ قلبم
@coxwa
من هیچوقت قرار نیست آن شبي را فراموش کنم ك براي نخستین بار باهم صحبت کردیم، هیچ چیز نميتواند میان ما جدایي ایجاد کند، هیچ چیز بیش تر از تو در این دنیاي خاکي برایم مهم نبوده و نیست و نخواهد بود.
حالا دگر خورشید طلوع کرده و صبح شده است، تمام شب چشم هایم براي تصور کردن تو برروي سقف خانمان بیدار مانده بود، من دم به دم به بالا مينگریستم و هر بار توانسته ام از گردن تا صورتت را تجسم کنم و برق چشمان تو قلبم را نوازش کند. چشماني ك من عاشق آنها هستم، چونکه ميبیند من بخاطر آنها بیدار مانده و براي آنها مينویسم. بدین دلیل، گردش قلم در دستان پسرکت با مراقبتي هوشیارانه تکان ميخورند، و ميدانم ك چقدر دوست دارن بر خطوط این برگه هاي کاهي بگردند و آنچه را در ذهن دارم بنویسند و براي قلب کوچکت ترجمه کنند.
تپش هاي قلبم، به قلب کوچکت بگو ك تو هر تپش قلب من هستي، بگو ك دوست داشتن تو همه ي کار و زندگي من شده است.
تو همانند خدا زیبایي، تو خداي من هستي.
چشم هاي تو.. زیبا ترین چشم هایي است ك یك انسان ميتواند ببیند و نگاهت همه ي نور هاي یك سیاره است، سپیده دم همه ي ستارگان.
لب هاي تو.. سرخ ترین و خواستني ترین لبي است ك ميتوانستم در عمرم ببینم. هیجان عظیم بدست آوردن لب هایت قلب مرا از خوشحالي انباشته است، اما تصور اینکه هنوز تا مدتي دیگر مانده است ك باید از تو و لب هایت دور بمانم، قلبم را از حرکت باز ميدارد.
خداي من، خداي من تو هستي ك بجاي خدا تورا ميپرستم. آنقدر دوستت دارم ك گاهي از وحشت عظیم بودنش به لرزه ميافتم.
- نامههاي خوانده نشدهٔ من به عزیز کردهٔ قلبم
@coxwa
۲۵۱.۱k
۲۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱.۳k)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.