اگه تو بخوای ، من برات میخندم ، با اینکه آخرین باری که حت

اگه تو بخوای ، من برات میخندم ، با اینکه آخرین باری که حتی لبخند زدم برای یه عکس بود ؛ اگه تو بخوای ، من دوباره بکس کار میکنم ، با اینکه از روزی که رفتی اونو از جاش برداشتمو گذاشتم توی انباری تا دیگه بهش نگاه نکنم ؛ اگه تو بخوای من خوابمو درست میکنم ، با اینکه شیف کاریم تا ۱ یا ۲ طول میکشه ، با اینکه عاشق شبم ، با اینکه از دیدن آدما متنفرم ؛ اگه تو بخوای من غذا میخورم ، با اینکه از وقتی رفتی حتی آبم برام مثل اسیده و از گلوم پایین نمیره ؛ اگه تو بخوای من گریه نمیکنم ، با اینکه انقدر گریه کردم که اشک چشمام خشک شده.. ؛ اگه تو بخوای من از افسردگی دوری میکنم ، با اینکه سبک زندگیمه ؛ اگه تو بخوای من همه کار میکنم
تو فقط کافیه لب تر کنی تا ببینی چطوری برات از جون خودمم میگذرم ،؛
تو فقط بخوا ، حالا که برگشتی من هرکاری میکنم ، با اینکه دیشب کم خوابیدم ولی ساعت نه و نیم صبح بخاطرت بلند شدم ، چون تو اومدی که اینارو ازم بخوای ،
تو اومدی...
آره تو اومدی ولی من خوب میدونم چرا برگشتی ،؛
هی ، انقدر نترس باشه ؟ کارما غلط بکنه بیاد سراغ تو ، من هیچوقت نمیزارم . من اگه تو بخوای پیشت میمونمو نمیزارم سمتت بیاد ، باشه ؟
تا وقتی من ناراحت نباشم که اون نمیاد سراغت ، من هیچوقت از تو ناراحت نمیشم ، شاید بغض کنم ، گریه کنم ، افسردگی بگیرم ، نخندم ، نتونم حرف بزنم ، ساعت ها به یه نقطه خیره بشم ، اشتها نداشته باشم ، قلبم درد بگیره ، سردرد های شدید داشته باشم ، چشمام درد بگیره . ولی مهم نیست ، من اینارو دوست دارم چون بخاطر توعه ؛
کارما وقتی میره سراغ کسی که شخصی که اون بلا رو سرش آوردی داغون بشه و اونو برات آرزو کنه ،. ولی من کی اینو خواستم ؟
من هیچوقت نمیخوام ،
نگران نباش ،
اگه دوست داری میتونی بری . اگه از جواب دادن به من خسته میشی یا حوصله ات سر میره میتونی بری . اگه هر دلیلی داری و نمیخوای باشی و فقط ترس کارما داری ؛
برو...
نمیخوام اذیت بشی ،
من دوست دارم تو خوشحال باشی ، هیچی دیگه مهم نیست.
باشه ؟