٭خونـِ خُوشگِل مَن! -پارت10-
(انگار تازه فهمیده باشه چی شده)س.ی:صبرکن..
من حیون نیستمااااا:||
من:شرمنده قصد توهین نداشتم
س.ی:خوبه میبخشمت
من:بازم میتونم سوال بپرسم؟!
س.ی:اره
من:عمم درمورد رسوم پادشاهیتون میشه بگی؟!
س.ی:بزار بهتر بگم.. امپراطوری!
بابام قانون تصویب کرده که همه حتما باید بگیم امپراطوری:|
من:اوه! پوزش میطلبم سرورم!
س.ی:بله؟!:/
من:دوست داری بگم سرورم یا شاهزاده یا علیاحضرت؟!
س.ی:مگه دوره چوسانه؟!:/
من:پس تو رو چی صدا میزنن؟!
س.ی:سئویون
من:یعنی خدمتکارا تورو به اسمت صدا میزنن؟!:\
س.ی:نه اونا بهم میگن آقا
من:خوناشامایی که برای خانواده سلطنتی نیستن چی؟!
س.ی:اونا هم میگن آقا:|
من:یعنی الان من باید بهت چی بگم؟!
س.ی:خواهشا بین خانواده سلطنتی و غیر سلطنتی تبعیض قائل نشو!
تنها کسی که باید علیاحضرت صدا کنیم پدرمه
من:حس میکنم پدرت خیلی به پادشاه بودن علاقه داره..
س.ی:اگه نداشت که بخاطرش پدربزرگمو نمیکشت
من:چی؟! بخاطرش پدر خودشو کشته؟!:/
س.ی:میفهمم نمیتونی درک کنی..
من:میتونم درک کنم چون پدر منم بخاطر اینکه صاحب شرکت بشه باباشو کشت
و شرکتم به دست پدرم ورشکست شد:\
احتمالا هم الان امپراطوریتون باید روزای سختیو بگذرونه اره؟!
س.ی:برای شهروندان اره
خبب برای ما هم اره
فقط برای دربار نه
دربار روزای سختشونو دوره پدربزرگم گذروندن!
من:منظورت چیه؟؟!!!
س.ی:بابابزرگم یه قانون عجیب تصویب کرد که اجازه خوردن نامحدود خون انسانا رو داشتیم
و کار دربار هم محافظت از دوطرفه و بخاطر همین تو روزای سختی بودن
من:واوو بعد چی شد؟!
س.ی:هیچی دیگه داشت نسلتون منقرض میشد..
ولی نشد! متاسفانه
من:مگه میخواستی بشه؟!:/
س.ی:نه:/
من:بعد اینکه نسلمون منقرض نشد چی شد؟!
س.ی:بابام امپراطور شد
من حیون نیستمااااا:||
من:شرمنده قصد توهین نداشتم
س.ی:خوبه میبخشمت
من:بازم میتونم سوال بپرسم؟!
س.ی:اره
من:عمم درمورد رسوم پادشاهیتون میشه بگی؟!
س.ی:بزار بهتر بگم.. امپراطوری!
بابام قانون تصویب کرده که همه حتما باید بگیم امپراطوری:|
من:اوه! پوزش میطلبم سرورم!
س.ی:بله؟!:/
من:دوست داری بگم سرورم یا شاهزاده یا علیاحضرت؟!
س.ی:مگه دوره چوسانه؟!:/
من:پس تو رو چی صدا میزنن؟!
س.ی:سئویون
من:یعنی خدمتکارا تورو به اسمت صدا میزنن؟!:\
س.ی:نه اونا بهم میگن آقا
من:خوناشامایی که برای خانواده سلطنتی نیستن چی؟!
س.ی:اونا هم میگن آقا:|
من:یعنی الان من باید بهت چی بگم؟!
س.ی:خواهشا بین خانواده سلطنتی و غیر سلطنتی تبعیض قائل نشو!
تنها کسی که باید علیاحضرت صدا کنیم پدرمه
من:حس میکنم پدرت خیلی به پادشاه بودن علاقه داره..
س.ی:اگه نداشت که بخاطرش پدربزرگمو نمیکشت
من:چی؟! بخاطرش پدر خودشو کشته؟!:/
س.ی:میفهمم نمیتونی درک کنی..
من:میتونم درک کنم چون پدر منم بخاطر اینکه صاحب شرکت بشه باباشو کشت
و شرکتم به دست پدرم ورشکست شد:\
احتمالا هم الان امپراطوریتون باید روزای سختیو بگذرونه اره؟!
س.ی:برای شهروندان اره
خبب برای ما هم اره
فقط برای دربار نه
دربار روزای سختشونو دوره پدربزرگم گذروندن!
من:منظورت چیه؟؟!!!
س.ی:بابابزرگم یه قانون عجیب تصویب کرد که اجازه خوردن نامحدود خون انسانا رو داشتیم
و کار دربار هم محافظت از دوطرفه و بخاطر همین تو روزای سختی بودن
من:واوو بعد چی شد؟!
س.ی:هیچی دیگه داشت نسلتون منقرض میشد..
ولی نشد! متاسفانه
من:مگه میخواستی بشه؟!:/
س.ی:نه:/
من:بعد اینکه نسلمون منقرض نشد چی شد؟!
س.ی:بابام امپراطور شد
۳۲۸
۲۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.