حرف دلم p/3
تو چه موجودی هستی که من رو بین عشق و تنفر قرار دادی؟ نه میتونم بیخیالت شم ، نه میتونم دوست داشته باشم ، هم عاشقتم ، هم ازت متنفرم....ببین منو ، منو اینطور نبین که محل سگ نمیزارمت ، منو اینطور نبین باهات مثله سگ رفتار میکنم ، منو نبین ، منو اینجور نبین ، من دیوونتم ، وقتی حواست نیست مثله دیوونه ها بهت نگاه میکنم ، عاشقه قدماتم ، عاشقه خندیدناتم ، عاشقه اون سرخی روی گونه هاتم ، عاشقه PC روی پوستتم ، من عاشقتم ، تو منو به اوج میبری ، لطفا بغلم کن چون من میترسم بغلت کنم ، من آدمه گوهیم ، تو بیا ، تو بغلم کن ، تو بهم بگو دوست دارم ، خواهش می کنم انقدر استوری عاشقانه نزار ، خواهش میکنم انقدر بی رحم نباش ، کاری نکن که هر شب گریه کنم ، عوضی من عاشقتم چرا نمیفهمی ، چرا بهم توجه نمیکنی؟ میخوامت ، میخوام بغلتو حس کنم ، میخوام ضربان قلبتو حس کنم ، میخوام طعم لباتو زیر زبونم حس کنم ، نمیخوام دستتاتو زوری بگیرم ، خودت بیا سمتم ، من مثله تو استوری نمیزارم ، ابراز علاقه نمیکنم اما تو بفهم...دارم از درون داغون میشم ، منو با عشقت نسوزون خواهش میکنم ، من باید دغدغم مهم تر از این عشق یک طرفه باشه چرا باید عاشق توهه عوضی باشم...نجاتم بده...اگر بسوزم دیگه وجود ندارم...کاشکی...میتونستم بگم که چقدر میخوامت...که چقدر عاشقتم...
۹.۰k
۱۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.