توهمات یک قلاده برانداز بیشرف وحشی وطن فروش
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین مرز و بوم زنده یک تن مباد
همه سر بسر تن به کشتن دهیم
از آن بِهْ که کشور به دشمن دهیم
تو کز مِحنت مردمت بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
تو که اَهرِمن خواهی بر مردمت ( تسلط اهریمن را بر مردمت میخواهی )
تو که اِسرَئیل یاری بر مردمت ( یار اسرائیل هستی )
تو که دشمنی با وطن هم مرد و زن
تو که نیستی یاری اندر ترس و غم
( تو کسی هستی که در زمان ترس و غم و گرفتاری مردمت در سیل و زلزله و جنگ حضور نداری و کمک نمیکنی )
تورا گویمت دور باش از وطن
تورا گویمت دور باش از وطن
همه سر بسر تن به کشتن دهیم
از آن بِهْ که کشور به دشمن دهیم...
بدین مرز و بوم زنده یک تن مباد
همه سر بسر تن به کشتن دهیم
از آن بِهْ که کشور به دشمن دهیم
تو کز مِحنت مردمت بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
تو که اَهرِمن خواهی بر مردمت ( تسلط اهریمن را بر مردمت میخواهی )
تو که اِسرَئیل یاری بر مردمت ( یار اسرائیل هستی )
تو که دشمنی با وطن هم مرد و زن
تو که نیستی یاری اندر ترس و غم
( تو کسی هستی که در زمان ترس و غم و گرفتاری مردمت در سیل و زلزله و جنگ حضور نداری و کمک نمیکنی )
تورا گویمت دور باش از وطن
تورا گویمت دور باش از وطن
همه سر بسر تن به کشتن دهیم
از آن بِهْ که کشور به دشمن دهیم...
۱.۱k
۲۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.