فیک جدید

📕🗝🩸به کتاب دست نزن! 🖤
🪦🚫📕Do not touch the book!🖤

🚫۱۵ سال به پایین لطفا این فیک رو نخونید🚫
نویسنده :روزی روزگاری پسری از قماش پارک ها دست به نفرینی تاریک زد !
*نفرین سیاه *
او از سر حرص و تمعی که از کتاب سیاه به او منتقل می‌شد تغزیه می کردو تمام مردم کشور شو به نابودی کشوند .
او هر روز مرد ها را به دار می آویخت و با زن ها مانند عروسک های ج.سی خود بر خورد می کرد .
روزی که می خواست از کتاب و نفرین جدید او استفاده کنه فهمید که دیگه نفرین ها کار نمی کنند بلکه او هم یکی از آن نفرین ها بود .
آن کتاب خودش هم یک نفرینی برای جان پسر بود .
او را مانند یک آدم خوار کرده بود و همه این ها زیر سر دختر جادوگر بود ساشا !
او از قبل این نقشه رو کشیده بود تا با او بازی کند .
ولی چه کسی از این بازی به بیرون می رفت ؟
پارک ! یا دختری که با او قرار بود به آرامش برسد؟
ولی چه بلایی سر ساشا آمد!
چه کسی می‌داند شاید خرگوش کلید دار !
بانی !!!!!!!!!


نظرات مهمه !