علل ترس در کودکان
علل ترس در کودکان
1) به طفل آموخته می شود که محتاط و بیمناک باشد. زیرا ناچاریم در موارد مختلف طفل را با ترس آشنا سازیم. برای مثال او باید از آتش یا از حرکت اتومبیل ها بترسد. اما برخی از مادران اطفال را از اشیا یا اشخاصی که نباید بترسند، بر حذر می دارند. این مادران ممکن است به خاطر آسودگی خویش و انصراف بچه از خیره سری او را از پلیس یا دکتر بترسانند یا مادری ممکن است به طفل بگوید: باشد تا وقتی که مدرسه بروی و ببینی که اگر حرف بزرگتران را نشنوی، چه بلایی به سرت می آورند. به این طریق است که اطفال غالباً از مردم یا مکان هایی می ترسند که باید مورد محبت و علاقه آنان باشد و در حقیقت یک نوع ترس بیهوده به آنان تلقین می شود.

2) طفل بر اثر تجربیات خود با ترس آشنا می شود. اگر طفل در موقعیت خاصی ترسیده یا صدمه دیده باشد، احتمالاً در آینده نیز از همان موقعیت و وضع دچار ترس و دلهره خواهد شد. اگر طفلی در حالی که سوار اتومبیل بوده تصادف کرده باشد، ممکن است از سوار شدن مجدد به اتومبیل بترسد. اگر بخاری داغی دستش را سوزانده باشد، ممکن است دیگر نگذارد که او را نزدیک بخاری ببرند.
3) ترس طفل ممکن است در نتیجه تقلید از چیزی باشد. کودک کم سن برای اطفال بزرگتر و افراد بالغ اهمیتی زیاد قائل است و آنان را بسیار دانا و قوی تصور می کند. بنابراین، اگر یکی از آنان از چیزی بترسد، کودک کم سن تر فکر می کند که آن چیز باید خیلی وحشتناک باشد و به ناچار او نیز دچار ترس می شود. به این علت است که افراد بالغ هرگز نباید حتی به عنوان شوخی خود را ترسان نشان دهند. ترس های بی شماری وجود دارد که به این روش آموخته می شود. کودکان معمولاً از سگ، رعد و برق یا بیگانگان می ترسند، زیرا پدر و مادرشان این ترس را به آنان تلقین کرده اند.
4) خیال و تصور طفل کم سن مستعد ترسیدن از اشیایی بخصوص است که حرکت یا تولید صدا می کنند؛ زیرا طفل تصور می کند که آنها زنده اند و ممکن است او را اذیت کنند.
💫بخش اول💫
#مادر_و_ڪودڪ
1) به طفل آموخته می شود که محتاط و بیمناک باشد. زیرا ناچاریم در موارد مختلف طفل را با ترس آشنا سازیم. برای مثال او باید از آتش یا از حرکت اتومبیل ها بترسد. اما برخی از مادران اطفال را از اشیا یا اشخاصی که نباید بترسند، بر حذر می دارند. این مادران ممکن است به خاطر آسودگی خویش و انصراف بچه از خیره سری او را از پلیس یا دکتر بترسانند یا مادری ممکن است به طفل بگوید: باشد تا وقتی که مدرسه بروی و ببینی که اگر حرف بزرگتران را نشنوی، چه بلایی به سرت می آورند. به این طریق است که اطفال غالباً از مردم یا مکان هایی می ترسند که باید مورد محبت و علاقه آنان باشد و در حقیقت یک نوع ترس بیهوده به آنان تلقین می شود.

2) طفل بر اثر تجربیات خود با ترس آشنا می شود. اگر طفل در موقعیت خاصی ترسیده یا صدمه دیده باشد، احتمالاً در آینده نیز از همان موقعیت و وضع دچار ترس و دلهره خواهد شد. اگر طفلی در حالی که سوار اتومبیل بوده تصادف کرده باشد، ممکن است از سوار شدن مجدد به اتومبیل بترسد. اگر بخاری داغی دستش را سوزانده باشد، ممکن است دیگر نگذارد که او را نزدیک بخاری ببرند.
3) ترس طفل ممکن است در نتیجه تقلید از چیزی باشد. کودک کم سن برای اطفال بزرگتر و افراد بالغ اهمیتی زیاد قائل است و آنان را بسیار دانا و قوی تصور می کند. بنابراین، اگر یکی از آنان از چیزی بترسد، کودک کم سن تر فکر می کند که آن چیز باید خیلی وحشتناک باشد و به ناچار او نیز دچار ترس می شود. به این علت است که افراد بالغ هرگز نباید حتی به عنوان شوخی خود را ترسان نشان دهند. ترس های بی شماری وجود دارد که به این روش آموخته می شود. کودکان معمولاً از سگ، رعد و برق یا بیگانگان می ترسند، زیرا پدر و مادرشان این ترس را به آنان تلقین کرده اند.
4) خیال و تصور طفل کم سن مستعد ترسیدن از اشیایی بخصوص است که حرکت یا تولید صدا می کنند؛ زیرا طفل تصور می کند که آنها زنده اند و ممکن است او را اذیت کنند.
💫بخش اول💫
#مادر_و_ڪودڪ
۶.۶k
۰۷ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.