★my mafia★
★my mafia★
P⁵
ا/ت: آها نه الان نه
جیمین: باشه
جونگکوک: عروسی رو کی میگیرید؟؟
تهیونگ: مشخص نیست
ا/ت: عااا داداشی خواستم بگم
جیمین: مال ما یک ماه دیگه
ا/ت: چی میگی یک ماههههه خستمه واسه عروسی ولمون کن(خمیازه کشیدن)
جیمین: خب میخوام مال من شی شاید جونگکوک اونجا کسی رو پیدا کردد
ا/ت: یک ماه خیلی زودههههههههه خستمهههههه
جیمین: •_•
جونگکوک: چرا اسم من تو حرفاتون هستت؟؟
جیمین: چون زشتی هست
جونگکوک: بیا برو بابااااا
جیمین: بابات نیستم🤡
جونگکوک: بابات نیستم(ادا در میاده*)
ا/ت: بچه ها فردا همه کاپل ها ست بپوشن بریم طبیعت
جونگکوک: من کاپل ندارم
ا/ت: باشه همه با جونگکوکی ست کنیم
همه با هم: اوکییی
ا/ت: کیوته
جونگکوک: میدونستممممممممممممم
همه با هم: (خنده*)
جونگکوک: احساساتی شدم
ا/ت: تهیونگ تهیونگ
تهیونگ: جونم
ا/ت: از یونگی خبر داری؟
تهیونگ: نه ندارم چطور
ا/ت: خیلی دل تنگشم(زنیکه دوست پسر داری*)
جیمین: ها؟دلتنگشی؟؟؟(بگیر بزنششش)
ا/ت: آره(زنیکه*)
جیمین: خیانت جلو چشم من؟؟
ا/ت: خیانت چی؟
ویو جیمین
که نفهمیدم یهو دستم ول شد خورد تو صورت ا/ت
ویو ا/ت
احساس داغی رو صورتم حس کردم دیدم جیمین زد تو گوشم چه جالب عاشق کسی نشید که به همه چی شک کنه یونگی پسر خالمه ولی خب نذاشت توضیح بدم
ا/ت: زدی؟
جیمین: ببخشید ببخشید ا/ت لطفا منو ببخش(بغض)
ا/ت: ببخشمت؟
تهیونگ: چیکار کردی جونگکوک(عصبانی و خشم)
جونگکوک: حواسم نبود
ا/ت: ازت متنفرم جیمین متنفر(گریه*)
(که ا/ت رفت بیرون)
تهیونگ:...........
اهنگه: مامان ببین دودولم کنده شده😭🤡🤣
خمارییییییی واسه پارت بعددد
ماچ بهتون بای بای💃💃
P⁵
ا/ت: آها نه الان نه
جیمین: باشه
جونگکوک: عروسی رو کی میگیرید؟؟
تهیونگ: مشخص نیست
ا/ت: عااا داداشی خواستم بگم
جیمین: مال ما یک ماه دیگه
ا/ت: چی میگی یک ماههههه خستمه واسه عروسی ولمون کن(خمیازه کشیدن)
جیمین: خب میخوام مال من شی شاید جونگکوک اونجا کسی رو پیدا کردد
ا/ت: یک ماه خیلی زودههههههههه خستمهههههه
جیمین: •_•
جونگکوک: چرا اسم من تو حرفاتون هستت؟؟
جیمین: چون زشتی هست
جونگکوک: بیا برو بابااااا
جیمین: بابات نیستم🤡
جونگکوک: بابات نیستم(ادا در میاده*)
ا/ت: بچه ها فردا همه کاپل ها ست بپوشن بریم طبیعت
جونگکوک: من کاپل ندارم
ا/ت: باشه همه با جونگکوکی ست کنیم
همه با هم: اوکییی
ا/ت: کیوته
جونگکوک: میدونستممممممممممممم
همه با هم: (خنده*)
جونگکوک: احساساتی شدم
ا/ت: تهیونگ تهیونگ
تهیونگ: جونم
ا/ت: از یونگی خبر داری؟
تهیونگ: نه ندارم چطور
ا/ت: خیلی دل تنگشم(زنیکه دوست پسر داری*)
جیمین: ها؟دلتنگشی؟؟؟(بگیر بزنششش)
ا/ت: آره(زنیکه*)
جیمین: خیانت جلو چشم من؟؟
ا/ت: خیانت چی؟
ویو جیمین
که نفهمیدم یهو دستم ول شد خورد تو صورت ا/ت
ویو ا/ت
احساس داغی رو صورتم حس کردم دیدم جیمین زد تو گوشم چه جالب عاشق کسی نشید که به همه چی شک کنه یونگی پسر خالمه ولی خب نذاشت توضیح بدم
ا/ت: زدی؟
جیمین: ببخشید ببخشید ا/ت لطفا منو ببخش(بغض)
ا/ت: ببخشمت؟
تهیونگ: چیکار کردی جونگکوک(عصبانی و خشم)
جونگکوک: حواسم نبود
ا/ت: ازت متنفرم جیمین متنفر(گریه*)
(که ا/ت رفت بیرون)
تهیونگ:...........
اهنگه: مامان ببین دودولم کنده شده😭🤡🤣
خمارییییییی واسه پارت بعددد
ماچ بهتون بای بای💃💃
۱۸.۸k
۰۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.