پارت۳
پارت۳
فریال:)
خوشحال به اتاق رفتم
لباس ست صورتی و سفید خوشگلی پوشیدن یه آرایش ملیح کردم موهامم صاف صاف و لنز تموم هدفونمو برداشتم و گوشیمو رفتم ته حیاط روی مبل نشستم و با بچه ها چت میکردم به رها فک میکردم
رها گناه داشت همیشه پاسوز من بود
البته منم گناه داشتم منی که از بچگیم عشق شکیب ولم نکرد
من بخاطر شکیب این شدم که هم هستم
بیخیال فکر خیالات رفتم استوری شکیبو دیدم اره خب حالش با مارال خوب بود بدون من
یاده حرفای چندوقت قبلش میوفتم تموم وجودم آتیش میگیره
++++پایان++++
فریال:)
خوشحال به اتاق رفتم
لباس ست صورتی و سفید خوشگلی پوشیدن یه آرایش ملیح کردم موهامم صاف صاف و لنز تموم هدفونمو برداشتم و گوشیمو رفتم ته حیاط روی مبل نشستم و با بچه ها چت میکردم به رها فک میکردم
رها گناه داشت همیشه پاسوز من بود
البته منم گناه داشتم منی که از بچگیم عشق شکیب ولم نکرد
من بخاطر شکیب این شدم که هم هستم
بیخیال فکر خیالات رفتم استوری شکیبو دیدم اره خب حالش با مارال خوب بود بدون من
یاده حرفای چندوقت قبلش میوفتم تموم وجودم آتیش میگیره
++++پایان++++
۴.۵k
۰۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.