منم دلم دختر خواست پیدا کردم (:
خلاصه داستان من و دازای به اوداساکو قول دادیم که مراقب بچه های یتیم باشیم مثل خودش (:
درسته منم قبلا عضو مافیا بودم که بعدا معلوم میشه چرا رفتم
یه روز یه اتفاق برای یه بچه توی یتیم خونه میوفته که زیر نظر حمایت منو دازایه دازای مثل همیشه گشادیش میاد بره پس منو میفرسته بیشعور بعد مسئول اونجا منو میبره تو اون اتاقی که بچه هست بعد من متوجه میشم که اونم مثل اتسوشی نمیتونه مهبتشو کنترل کنه برای همین میبرمش آژانس و به لطف رانپو میفهمیم که مهبتش.... نه خیر داداش بعدا میگم😂
درسته منم قبلا عضو مافیا بودم که بعدا معلوم میشه چرا رفتم
یه روز یه اتفاق برای یه بچه توی یتیم خونه میوفته که زیر نظر حمایت منو دازایه دازای مثل همیشه گشادیش میاد بره پس منو میفرسته بیشعور بعد مسئول اونجا منو میبره تو اون اتاقی که بچه هست بعد من متوجه میشم که اونم مثل اتسوشی نمیتونه مهبتشو کنترل کنه برای همین میبرمش آژانس و به لطف رانپو میفهمیم که مهبتش.... نه خیر داداش بعدا میگم😂
۳.۳k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.