اینم پارت بعدییییی
طبق گفته هاش کارتو انجام دادی و به سمت راست میزش رفتی
بدون تلف کردن وقت دستتو گرفت و تورو روی پاهاش نشوند: هنگام توضیح پروژه..وقتی دقت میکنی برای انجام کاری..خیلی جذاب میشی
توقع نداری بی قرار نشم؟؟
دست چپشو روی رو رونت گذاشت و دست راستشو زیر پیرهنت برد
انگشت های گرمشو روی کمر سردت کشید
بدنتو کاملا سفت و محکم کردی: آقای جانگ..میشه مرخصم کنید؟؟
سرشو کج کرد و آهی از سر ناامیدی کشید: صدام کن، هوسوک...واقعا هنوزم میخوای جانگ صدام کنی؟
از شدت استرس ابرو هات بالا پرید: خ.. خیر قربان میخوام برم..وقت اداری تموم شد قرب...
ادامه حرفت رو با بوسه های محکم و عمیقش توی گلوت خفه کرد
دستی که روی کمرت گذاشته بود رو با احساس تر و بی قرار تر روی کمر سردت کشید و باعث مور مور شدنت شد
به خاطر کمبود نفس ازت فاصله گرفت و نفس نفس زنان بهت خیره شد: همیشه بی قرارم میکنی
وقتی نزدیک بقیه میشی..دستتو میگیرن..کمکت میکنن یا کمکشون میکنی! همه اینا حرصم میده..
میخوام فقط برای من باشی..
بوسه هاشو از گوشه لبت تا ترقوت کشید
سرشو توی گودی گردنت گذاشت و نفس عمیقی کشید: میشه؟ میشه فقط برای من باشی و از چوی ا.ت به جانگ ا.تِ من تغییر کنی؟ لطفا ردم نکن، ضربانِ من!
دکمه سوم پیرهنشو باز کرد و دستتو روی قلبش گذاشت: ببین..میشنوی اینو؟ صدای قلب من برای توعه
ناخواسته پیشونیشو بوسیدی،،
محکم توی بغلش گرفتت و ادامه داد: این بوسه رو با بله گفتنت یکی در نظر میگیرم.خورشید من!!
بدون تلف کردن وقت دستتو گرفت و تورو روی پاهاش نشوند: هنگام توضیح پروژه..وقتی دقت میکنی برای انجام کاری..خیلی جذاب میشی
توقع نداری بی قرار نشم؟؟
دست چپشو روی رو رونت گذاشت و دست راستشو زیر پیرهنت برد
انگشت های گرمشو روی کمر سردت کشید
بدنتو کاملا سفت و محکم کردی: آقای جانگ..میشه مرخصم کنید؟؟
سرشو کج کرد و آهی از سر ناامیدی کشید: صدام کن، هوسوک...واقعا هنوزم میخوای جانگ صدام کنی؟
از شدت استرس ابرو هات بالا پرید: خ.. خیر قربان میخوام برم..وقت اداری تموم شد قرب...
ادامه حرفت رو با بوسه های محکم و عمیقش توی گلوت خفه کرد
دستی که روی کمرت گذاشته بود رو با احساس تر و بی قرار تر روی کمر سردت کشید و باعث مور مور شدنت شد
به خاطر کمبود نفس ازت فاصله گرفت و نفس نفس زنان بهت خیره شد: همیشه بی قرارم میکنی
وقتی نزدیک بقیه میشی..دستتو میگیرن..کمکت میکنن یا کمکشون میکنی! همه اینا حرصم میده..
میخوام فقط برای من باشی..
بوسه هاشو از گوشه لبت تا ترقوت کشید
سرشو توی گودی گردنت گذاشت و نفس عمیقی کشید: میشه؟ میشه فقط برای من باشی و از چوی ا.ت به جانگ ا.تِ من تغییر کنی؟ لطفا ردم نکن، ضربانِ من!
دکمه سوم پیرهنشو باز کرد و دستتو روی قلبش گذاشت: ببین..میشنوی اینو؟ صدای قلب من برای توعه
ناخواسته پیشونیشو بوسیدی،،
محکم توی بغلش گرفتت و ادامه داد: این بوسه رو با بله گفتنت یکی در نظر میگیرم.خورشید من!!
۱۹.۱k
۳۰ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.