فیک شوگا
پارت 1
ا.ت ویو:
با الارم گوشیم از خواب بیدار شدم و قلطی ب تخت زدم و نگاهم رو ب گوشیم دادم ک با اسم(offlcer=افسر)
مثل جن زده ها رو تخت نشستم و ب ساعت نگاه کردم ک ساعت ۹:۲۵ دقیقه رو نشون میداد
محکمرو پیشونیم زدم و سعی کردم خودم رو اروم کنم...
صدام رو صاف کردم و تماس رو وصل کردم
ا.ت:الو...بفرمایید در خدمتم
چانگ:جعون ا.ت این چه وعضشه مگ قرار نبود ساعت ۷:۰۰ اینجا باشید
ا.ت:معذرت میخوام دیروز ب خاطر عمل مادرم نتونستم بخوابم میشه عذر منو بپذیرید
چانگ:بیا اینجا تا ببینم باهات چیکار میتونمبکنم
ا.ت:تا اومدم خداحافظی کنم قطق کرد=/
ا.ت:مرتیکه شلغم :/
صفحه گوشیم رو باز کردم ک مواجه شدم با ۲۸ میسکال از دست رفته از اقای جانگ
فاخ
زود از جام بلند شدم و لباسام رو تنم کردم و ب سمت دادگستری رفتم
بعد اینکه رسیدمماشین رو تنمکردم و ب سمت اتاق جانگ رفتم
بعد اینکه در زدم و اجازه اومدن تودرو بهم داد ادای احترام کردم و صاف وایستادم
ا.ت:دستو پا گوشم
جانگ:من باید تکلیفم رو با تو روشن کنم
خیر سرت تو ی پلیسیییی
تا ساعت نه خوابی؟
دیر همکه میای
ی چند باری هم نزدیک بود از دست پا چلفتی بودنت اینجا بندازی رو هوا
در صورتی میبخشمت ک این پرونده رو تر و تمیز حلش کنی و ب من تحویلش بدی
بیا اینجا
ا.ت:ب سمت میز رفتم و پرونده رو گرفت
جانگ:ی مافیا کله کنده ک حتی اسمش رو نتونستنپیدا کنن ولی
ا.ت:ولی؟
جانگ:عکسش..!
جانگ:تنها جیز یک ازش لو رفته!
جانگ:این کلا ۱۰ درصد کار رو برامون راحت کرده
ا.ت:با چشمای گرد شده بهش نگاه میکردم
منچجوری وقتی حتی اسمشرو نمیدونم پیداش کنمم
مگ منکارگاهممم
(۱۰ مینبعد)
ا.ت:با اعصاب داغون ب مست ماشینمرفتم و مقصدمرو ب سمت بار تقییر دادم
شاید ی مست کردن حالمرو بهتر کنه
بعد رسیدن کلاج دستی رو بالا کشیدمو ب سمت بار حرکت کردم
از دومتری هم صدای اهنگب گوش میرسید
ب داخل بار رفتم کسایی بودن ک تنهایی نشسته بودن و مشروب میخوردن و بعضی ها هموسط در حال رقصیدنبودن
ب مست یکی لز میزا رفتم و یک ویسکی ۹۹ درصد گفتمبرامبیارن
(۱۵مین بعد)
مست مست بودم
ب سمتحیاط پشت بار رفتم تا بادی ب کلمبزنه تا شید ی خورده هوشیار تر بشم
روی یکی از نیمکت ها نشسته بودم ک با گرفتن دهنم بعد چند ثانیه بیهوش شدم ودیگ هیچی نفهمیدم....
ا.ت ویو:
با الارم گوشیم از خواب بیدار شدم و قلطی ب تخت زدم و نگاهم رو ب گوشیم دادم ک با اسم(offlcer=افسر)
مثل جن زده ها رو تخت نشستم و ب ساعت نگاه کردم ک ساعت ۹:۲۵ دقیقه رو نشون میداد
محکمرو پیشونیم زدم و سعی کردم خودم رو اروم کنم...
صدام رو صاف کردم و تماس رو وصل کردم
ا.ت:الو...بفرمایید در خدمتم
چانگ:جعون ا.ت این چه وعضشه مگ قرار نبود ساعت ۷:۰۰ اینجا باشید
ا.ت:معذرت میخوام دیروز ب خاطر عمل مادرم نتونستم بخوابم میشه عذر منو بپذیرید
چانگ:بیا اینجا تا ببینم باهات چیکار میتونمبکنم
ا.ت:تا اومدم خداحافظی کنم قطق کرد=/
ا.ت:مرتیکه شلغم :/
صفحه گوشیم رو باز کردم ک مواجه شدم با ۲۸ میسکال از دست رفته از اقای جانگ
فاخ
زود از جام بلند شدم و لباسام رو تنم کردم و ب سمت دادگستری رفتم
بعد اینکه رسیدمماشین رو تنمکردم و ب سمت اتاق جانگ رفتم
بعد اینکه در زدم و اجازه اومدن تودرو بهم داد ادای احترام کردم و صاف وایستادم
ا.ت:دستو پا گوشم
جانگ:من باید تکلیفم رو با تو روشن کنم
خیر سرت تو ی پلیسیییی
تا ساعت نه خوابی؟
دیر همکه میای
ی چند باری هم نزدیک بود از دست پا چلفتی بودنت اینجا بندازی رو هوا
در صورتی میبخشمت ک این پرونده رو تر و تمیز حلش کنی و ب من تحویلش بدی
بیا اینجا
ا.ت:ب سمت میز رفتم و پرونده رو گرفت
جانگ:ی مافیا کله کنده ک حتی اسمش رو نتونستنپیدا کنن ولی
ا.ت:ولی؟
جانگ:عکسش..!
جانگ:تنها جیز یک ازش لو رفته!
جانگ:این کلا ۱۰ درصد کار رو برامون راحت کرده
ا.ت:با چشمای گرد شده بهش نگاه میکردم
منچجوری وقتی حتی اسمشرو نمیدونم پیداش کنمم
مگ منکارگاهممم
(۱۰ مینبعد)
ا.ت:با اعصاب داغون ب مست ماشینمرفتم و مقصدمرو ب سمت بار تقییر دادم
شاید ی مست کردن حالمرو بهتر کنه
بعد رسیدن کلاج دستی رو بالا کشیدمو ب سمت بار حرکت کردم
از دومتری هم صدای اهنگب گوش میرسید
ب داخل بار رفتم کسایی بودن ک تنهایی نشسته بودن و مشروب میخوردن و بعضی ها هموسط در حال رقصیدنبودن
ب مست یکی لز میزا رفتم و یک ویسکی ۹۹ درصد گفتمبرامبیارن
(۱۵مین بعد)
مست مست بودم
ب سمتحیاط پشت بار رفتم تا بادی ب کلمبزنه تا شید ی خورده هوشیار تر بشم
روی یکی از نیمکت ها نشسته بودم ک با گرفتن دهنم بعد چند ثانیه بیهوش شدم ودیگ هیچی نفهمیدم....
۶.۹k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.