کاش میشد، یه روز آفتابی به دور از چشم هرکسی دستت رو بگیرم
کاش میشد، یه روز آفتابی به دور از چشم هرکسی دستت رو بگیرم و ببرمت به شانزلیزه... تو برای من با لهجهی ناشی و جدیدت آهنگ شانزلیزه رو میخوندی...
کلاه فرانسوی من و به سرت میذاشتی و من محو چهره ات میشدم، محو اون خط های کنار لبت وقتی میخندی...
محو خط شدن چشمهات...
محو همه چیت... تو منو دیوونهی بی پروا صدا میزدی اما بین عاشقای اسطوره ای که اگه من رومئو بودم، تو ژولیت میشدی؟ آره جیمینا کاش میشد هیچ جمله ای با "کاش" شروع نشه..
کلاه فرانسوی من و به سرت میذاشتی و من محو چهره ات میشدم، محو اون خط های کنار لبت وقتی میخندی...
محو خط شدن چشمهات...
محو همه چیت... تو منو دیوونهی بی پروا صدا میزدی اما بین عاشقای اسطوره ای که اگه من رومئو بودم، تو ژولیت میشدی؟ آره جیمینا کاش میشد هیچ جمله ای با "کاش" شروع نشه..
۸.۰k
۰۵ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.