رمان عشق لجباز من
پارت 18
دیانا رو بغل کردم و گفتم:حالا بخواب زیادی فک نکن به مخ کوچیکت فشار میاد توله سگ
دیا:من توله سگ نیستم
من:تو به تینا میگی توله سگ چون ازش بزرگ تری منم بهت میگم توله سگ چون ازت بزرگترم تولههههه سگگگگگگگگگگگگگگگگ😝
اینقدر باهم بحث کردیم نفهمیدیم کی خوابمون برد
صبح
من:دیانا پاشو دیانا پاشو
دیا:خفه شوووووو روز تعطیل بزار بخوابم😑
من:بدون تو حوصلم سر میره هم بازی من فقط توعی
دیا:ای زهرمار این همه ادم بعد تو تا هفته پیش با من یه ثانیه جایی نمی موندی الان بدون من نمیتونی؟ 😑بعدشم همچین میگی تو تنها هم بازی منی انگار الان میخوایم بریم تو کوچه فوتبال بازی کنیم😂
من:هرهرهررهرهرر خندیدیم خیلی دخترا ارزو شونه با من بتونن حرف بزنن بعد تو من به این جذابی بهت میگم بیا بریم نمیایی به خدا الان هرکی جای تو بود از خواب می پرید😌
دیانا
واقعا هم راست میگفت من همیشه حجم نگاه ها و خیره شدنای دخترا و پچ پچ هاشون راجب ارسلان رو میدیدم و میشنیدم
من: اونا خرن من خر نیستم
ارسلان:معلومه که خر نیستی خر یه کوچولو مغز داره تو اونم نداری😂
از جام پا شدم
من:امروز تعطیله پس درس نمیخونیم😍
ارسلان:حتما😑
یه دفعه رومینا اومد تو اتاق
#اردیا
#رمان_اردیا
#اردیا_همیشگی
#رمان_عاشقانه
#رمان_اکیپ
#رمان
دیانا رو بغل کردم و گفتم:حالا بخواب زیادی فک نکن به مخ کوچیکت فشار میاد توله سگ
دیا:من توله سگ نیستم
من:تو به تینا میگی توله سگ چون ازش بزرگ تری منم بهت میگم توله سگ چون ازت بزرگترم تولههههه سگگگگگگگگگگگگگگگگ😝
اینقدر باهم بحث کردیم نفهمیدیم کی خوابمون برد
صبح
من:دیانا پاشو دیانا پاشو
دیا:خفه شوووووو روز تعطیل بزار بخوابم😑
من:بدون تو حوصلم سر میره هم بازی من فقط توعی
دیا:ای زهرمار این همه ادم بعد تو تا هفته پیش با من یه ثانیه جایی نمی موندی الان بدون من نمیتونی؟ 😑بعدشم همچین میگی تو تنها هم بازی منی انگار الان میخوایم بریم تو کوچه فوتبال بازی کنیم😂
من:هرهرهررهرهرر خندیدیم خیلی دخترا ارزو شونه با من بتونن حرف بزنن بعد تو من به این جذابی بهت میگم بیا بریم نمیایی به خدا الان هرکی جای تو بود از خواب می پرید😌
دیانا
واقعا هم راست میگفت من همیشه حجم نگاه ها و خیره شدنای دخترا و پچ پچ هاشون راجب ارسلان رو میدیدم و میشنیدم
من: اونا خرن من خر نیستم
ارسلان:معلومه که خر نیستی خر یه کوچولو مغز داره تو اونم نداری😂
از جام پا شدم
من:امروز تعطیله پس درس نمیخونیم😍
ارسلان:حتما😑
یه دفعه رومینا اومد تو اتاق
#اردیا
#رمان_اردیا
#اردیا_همیشگی
#رمان_عاشقانه
#رمان_اکیپ
#رمان
۴۶.۶k
۱۲ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.