راضى شده بودیم به املاى محمد.
راضى شده بودیم به املاى محمد.
اما نرسیدیم به معناى محمد
هر آنچه که دارند رسولان، همه دارند
از معجزه ى. خاک قدمهاى محمد
مولاست همان رحمت امروز پیمبر
زهراست همان رحمت فرداى محمد
تفسیر کمالات جلالى على بود
لاحول و لا قوه الاى محمد
این وحدت محض است و دوئیت به میان نیست
خوابید اگر شیرخدا جاى محمد
اسلام محمد به جز اسلام على نیست
منهاى على، یعنى: منهاى محمد
در آینه فاطمه دیده است خودش را
بنشسته محمد به تماشاى محمد
اما نرسیدیم به معناى محمد
هر آنچه که دارند رسولان، همه دارند
از معجزه ى. خاک قدمهاى محمد
مولاست همان رحمت امروز پیمبر
زهراست همان رحمت فرداى محمد
تفسیر کمالات جلالى على بود
لاحول و لا قوه الاى محمد
این وحدت محض است و دوئیت به میان نیست
خوابید اگر شیرخدا جاى محمد
اسلام محمد به جز اسلام على نیست
منهاى على، یعنى: منهاى محمد
در آینه فاطمه دیده است خودش را
بنشسته محمد به تماشاى محمد
۱۰.۰k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳