استوری عاشقانه پل
هیچکس در من جنونم را به تو باور نکرد
هیچکس حال منه دیوانه را بهتر نکرد
ای که از تو باز هم زلف پریشان خواستم
من برای شهر دلتنگی باران خواستم
.
#علیرضا_قربانی
گفتم:اگر بروی، دیگر نمی توانم زندگی کنم...
گفتی زمان که بگذرد مرا از یاد خواهی برد!
تو رفتی...
و من بعد از تو دوباره زندگی کردم
زیر باران قدم زدم
چای نوشیدم
شعر گفتم
نفس کشیدم
ولی،در هوای تو....
هیچکس حال منه دیوانه را بهتر نکرد
ای که از تو باز هم زلف پریشان خواستم
من برای شهر دلتنگی باران خواستم
.
#علیرضا_قربانی
گفتم:اگر بروی، دیگر نمی توانم زندگی کنم...
گفتی زمان که بگذرد مرا از یاد خواهی برد!
تو رفتی...
و من بعد از تو دوباره زندگی کردم
زیر باران قدم زدم
چای نوشیدم
شعر گفتم
نفس کشیدم
ولی،در هوای تو....
۵.۶k
۲۵ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.