من همونطور که میگم بعنوان شیعه مرتضی علی وظیفه
دارم ناحقی دیدم در برابرش ایستادگی کنم همینطورم میگم اگر اجرای حق و عدالت رو هم دیدم باید بازگو کنم تا باعث دلگرمی سیستم قضا بشه من بی عدالتی دیدم اما اجرای عدالت هم بسیار با همین چشمای خوشگل گاویم دیدم
دیدم که آقای مهدی هاشمی که چنذ ماه قبلش بعنوان رییس سازمان زندانها با تکبر و غرور خاصی اومد از اوین بازدید کرد هرچند میخواست به روش نیاره ولی باخفت بازداشت و راهی اوین شد اما این دفعه بعنوان زندانی من شهردار تهران آقای نجفی رو دیدم در زندان اوین من اکبر طبری معاون قوه قضاییه رو دیدم در اوین من هادی رضوی تهیه کننده سریال شهرزاد و داماد آقای وزیر رو دیدم در اوین ولی داداش حسن سمندون حسین رو به مولا قسم کور شم اگر یکبارهم دیده باشم چون من معاون وکیل بند بودم و حق تردد در محوطه و سالنها و بندهای مختلف رو داشتم ولی ندیدم این دفعه داش حسین رو
فقط بدبختی بعد از اینکه آزاد شدم مسئولین زندان دیدند که دیگه من نیستم ببینم همشون رو آزاد کردند بدین صورت که رییس سازمان زندانها فرمودند این افراد در زندان نیستند بیرون زندان هم نیستند مرخصی هم نیستند آزاد هم نیستند حالا شما پیدا کن پرتغال فروش را یعنی مارو با این همه سابقه قهوه ای کرد چون تا دو روز تشنج گرفتم که یعنی چی این حرف بعد فهمیدم رفتند دشت گل بچینند که اینهم خودش میتونه شعری برای دکلمه بعدیم بشه کدوم دشت همون دشت که آهو ...
کاش حالا حالاها به دیدنم ادامه میدادم🤣🤣🤣🤣
دیدم که آقای مهدی هاشمی که چنذ ماه قبلش بعنوان رییس سازمان زندانها با تکبر و غرور خاصی اومد از اوین بازدید کرد هرچند میخواست به روش نیاره ولی باخفت بازداشت و راهی اوین شد اما این دفعه بعنوان زندانی من شهردار تهران آقای نجفی رو دیدم در زندان اوین من اکبر طبری معاون قوه قضاییه رو دیدم در اوین من هادی رضوی تهیه کننده سریال شهرزاد و داماد آقای وزیر رو دیدم در اوین ولی داداش حسن سمندون حسین رو به مولا قسم کور شم اگر یکبارهم دیده باشم چون من معاون وکیل بند بودم و حق تردد در محوطه و سالنها و بندهای مختلف رو داشتم ولی ندیدم این دفعه داش حسین رو
فقط بدبختی بعد از اینکه آزاد شدم مسئولین زندان دیدند که دیگه من نیستم ببینم همشون رو آزاد کردند بدین صورت که رییس سازمان زندانها فرمودند این افراد در زندان نیستند بیرون زندان هم نیستند مرخصی هم نیستند آزاد هم نیستند حالا شما پیدا کن پرتغال فروش را یعنی مارو با این همه سابقه قهوه ای کرد چون تا دو روز تشنج گرفتم که یعنی چی این حرف بعد فهمیدم رفتند دشت گل بچینند که اینهم خودش میتونه شعری برای دکلمه بعدیم بشه کدوم دشت همون دشت که آهو ...
کاش حالا حالاها به دیدنم ادامه میدادم🤣🤣🤣🤣
۱۲.۱k
۲۶ مهر ۱۴۰۲