دیوانه باران زده...
2014-04-03 01:54:30
باز امدم به سراغت همدم دردهایم همدم بی زبانم تو کجای ای همدم تنهایی من بوی یاس رازقی بوی محبوبه شب اینجا کلبه ای ساخته اند مرا می خوانند ببین مرغ های دریای نشسته اند به روی شانه هایم ترانه می خوانند حرفشان را می خوانم احساسشان درک می کنم اینجا بوی بهار می اید برایت از احساساتم غزلی ساخته ام غزلم بارانم قافیه چشمانم
شعرهایم بوی ناب یاس رازقی میدهند مست مست دیوانگی هم عالمی دارد دگر کسی به کارهایت سرک نمی کشد دگر کسی از حال روزت نمی پرسد ... دیوانه نامه هایش را بر چوب دستی باد باد بسته است وبه اسمان رهایش کرد...تا خدا جواب نامه های دلتنگیش را بدهد باران بارید دیوانه عاشق خنده ای کرد، و گفت خدایا دیوانه باران زده... دلنوشته های خودم انیس...
باز امدم به سراغت همدم دردهایم همدم بی زبانم تو کجای ای همدم تنهایی من بوی یاس رازقی بوی محبوبه شب اینجا کلبه ای ساخته اند مرا می خوانند ببین مرغ های دریای نشسته اند به روی شانه هایم ترانه می خوانند حرفشان را می خوانم احساسشان درک می کنم اینجا بوی بهار می اید برایت از احساساتم غزلی ساخته ام غزلم بارانم قافیه چشمانم
شعرهایم بوی ناب یاس رازقی میدهند مست مست دیوانگی هم عالمی دارد دگر کسی به کارهایت سرک نمی کشد دگر کسی از حال روزت نمی پرسد ... دیوانه نامه هایش را بر چوب دستی باد باد بسته است وبه اسمان رهایش کرد...تا خدا جواب نامه های دلتنگیش را بدهد باران بارید دیوانه عاشق خنده ای کرد، و گفت خدایا دیوانه باران زده... دلنوشته های خودم انیس...
۲۹.۸k
۲۲ خرداد ۱۴۰۱