پارت آخر
دیگه توان نوشتن نداشتم . قلبم داشت از کار میوفتاد . تمام گل ها رو کنده بودن . حالا آخریش هم داشتن میکندن . با آخرین گلی که چیده شد ، زندکی من هم چیده شد . دستم روی روی قلبم گذاشتم و لبخند زدم . زیر لب زمزمه کردم : دوستت دارم سوزی . چشمام بسته شدن و … ( سیاهی مطلق )
.
.
.
سوزی
دو هفته بود از تهیونگ خبری نبود . خونش رو بلد بودم پس رفتم خونش . هر چقدر که زنج میزدم جواب نمیداد . قفل درو با گیر سرم شکوندم و رفتم داخل . وارد اتاقش شدم که با جسم سرد و بی روحش که روی زمین افتاده بود مواجه شدم . مثل ابر بهار شروع به گریه کردم . با زانو افتادم روی زمین . بلند بلند گریه میکردم . دست سردی روی شونم حس کردم . سرم و بالا آوردم و با چشمای اشکی و خیسم به روح شفافی که جلوم بود خیره شدم . نزدیکم اومد و دستام رو گرفت .
_ میدونی بیشتر از هر کسی دوستت دارم ؟
اشکام شدت گرفتن .
+ منم دوستت دارم . چرا رفتی ؟؟ چراااا ؟؟( با جیغ )
_ گریه نکن .
سرش رو به سرم چسبوند و گفت : بعد از من میبینی که دنیا هنوز هم قشنگی های خودش رو داره . همین که تا اید دوستم داشته باشی بسه .
محو شدم . گریه . گریه . اشک . اشک . کف زمین دراز کشیدم و جسم سرد تهیونگ رو بغل کردم .
+ تا ابد دوستت دارم باور کن ( بی هوش شد )
.
.
.
__________________________________
پایان فیک
۱۴۰۰/۹/۲۱
نویسنده : vkookmin
.
.
.
سوزی
دو هفته بود از تهیونگ خبری نبود . خونش رو بلد بودم پس رفتم خونش . هر چقدر که زنج میزدم جواب نمیداد . قفل درو با گیر سرم شکوندم و رفتم داخل . وارد اتاقش شدم که با جسم سرد و بی روحش که روی زمین افتاده بود مواجه شدم . مثل ابر بهار شروع به گریه کردم . با زانو افتادم روی زمین . بلند بلند گریه میکردم . دست سردی روی شونم حس کردم . سرم و بالا آوردم و با چشمای اشکی و خیسم به روح شفافی که جلوم بود خیره شدم . نزدیکم اومد و دستام رو گرفت .
_ میدونی بیشتر از هر کسی دوستت دارم ؟
اشکام شدت گرفتن .
+ منم دوستت دارم . چرا رفتی ؟؟ چراااا ؟؟( با جیغ )
_ گریه نکن .
سرش رو به سرم چسبوند و گفت : بعد از من میبینی که دنیا هنوز هم قشنگی های خودش رو داره . همین که تا اید دوستم داشته باشی بسه .
محو شدم . گریه . گریه . اشک . اشک . کف زمین دراز کشیدم و جسم سرد تهیونگ رو بغل کردم .
+ تا ابد دوستت دارم باور کن ( بی هوش شد )
.
.
.
__________________________________
پایان فیک
۱۴۰۰/۹/۲۱
نویسنده : vkookmin
۳۴.۵k
۲۰ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.