تک پارتی تهیونگ باند عشق
داشتی قدم میزدی که صدای پا اومد نترسیدی چون دختر شجاعی بودی نترسیدی که یهو بیهوشدی (۲ دقیقه بعد) به هوش اومدی خونه برات آشنا بود این خونه ی تهیونگ بود (اینو بگم که تهیونگ رئس بزرگترین باند مافیای کره بود) (علامت ا/ت_ علامت تهیونگ ×) تو روی سندلی بسته بود. × نا اینجارو کی رو داریم ا/ت عزیزم که برای دشمنم کار می کنه (تهیونگ فهمید که تو واسه بزرگترین پلیس کره جنوبی کار میکنی) _داری راجب چی حرف میزنی ×بیبی چرا دروغ می گی فکرمیکنی من از هیچی خبر ندارم. ترو بقلش گرفتو بردتت تو اتاق و ازون کارای خاک برسری... (فرداش) داستان از زبان ا/ت = از خواب بیدار شدم تهیونگ کنارم خیلی کیوت خوابیده بود به خواتر دیشب خیلی درد داشتم تلاش میکردم پاشم که یهو صدای ازم خارج شد (نویسنده:جررررر🤣🤣🤣) که یهو تهیونگ از خواب بیدار شد ×صبح بخیر بیبی _صبح بخیر تهیونگ ×میدونستی عاشقتم یا این عشق یه ترفست _ تهیونگ منم عاشقتم ناراحت میشم فکر میکنی دوست ندارم. ×باشه ناراحت نباش من میرم بیرون نگهبان هام هواس شون بهت هست عومرن بتونی از دستم فرار کنی . پایان
۱۶.۹k
۱۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.