لمس کن کلماتی را
لمس کن کلماتی را
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…
لمس کن نوشته هایی را
که لمس ناشدنیست و عریان…
که از قلبم بر زبانم مینشیند
لمس کن چشمانم را
که خیس اشک است و پر غم…
لمس کن لحظه هایم را…
ک چگونه میگذرانم و چگونه وانمود میکنم ک حالم خوب است...
لمس کن لحظه هایم را ک چگونه یاداوری میکنم بودنم را وقتی فراموشم کرده ای...
لمس کن شب هایی ک بیادت بودم در بدترین زمان ک دلم میخواست تو باشی ولی جای خالیت....
لمس کن ک من چگونه در بین این همه عادم حواسم ب تو هست وقتی تو حواست گیر دیگرانع..
لمس کن چگونه دغدغه ی رفتنت را داشتم و روزی چندین بار نرفتن و موندنت را گوشزد میکردم ک مبادا روزی بروی ولی...
لمس کن این نبودن ظاهریت را گرچه در قلب و ذهنم هک شده ای
لمس کن ک چ راحت رفته ای و من هنوز با رفتنت کنار نیامده ام..
لمس کن چگونه اخر اسمت را همانند زوی بچگی هایم میکشیدم و منتظر میماندم تا بگویی جانم و تو همان حوالی بودی ولی دریغ از ی جواب...
لمس کن چگونه وجود داشتنم را هوار هوار فریاد میزنم گرچه تو از قصد مرا گم کرده ای..
لمس کن چگونه سادگی ام را در هم شکستی وقتی در دنیای ساده ی خودم از داشتن دوستی مثل تو خوشحال بودم..
لمس کن ک چگونه تورا با قلب و وجودم حس میکنم و تو پیج هایت را تغییر میدهی..
لمس کن چ تلخ تک تک حرفایت در خاطرم نقش بسته اند...
لمس کن…
ک چقد دلتنگتم...
و همیشه ب یادت میمانم ای غریبه ی عاشنا....
#الکی نوشتم برای #دل تنگم نوشتم #تو هیچ کدام را باور نکن
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…
لمس کن نوشته هایی را
که لمس ناشدنیست و عریان…
که از قلبم بر زبانم مینشیند
لمس کن چشمانم را
که خیس اشک است و پر غم…
لمس کن لحظه هایم را…
ک چگونه میگذرانم و چگونه وانمود میکنم ک حالم خوب است...
لمس کن لحظه هایم را ک چگونه یاداوری میکنم بودنم را وقتی فراموشم کرده ای...
لمس کن شب هایی ک بیادت بودم در بدترین زمان ک دلم میخواست تو باشی ولی جای خالیت....
لمس کن ک من چگونه در بین این همه عادم حواسم ب تو هست وقتی تو حواست گیر دیگرانع..
لمس کن چگونه دغدغه ی رفتنت را داشتم و روزی چندین بار نرفتن و موندنت را گوشزد میکردم ک مبادا روزی بروی ولی...
لمس کن این نبودن ظاهریت را گرچه در قلب و ذهنم هک شده ای
لمس کن ک چ راحت رفته ای و من هنوز با رفتنت کنار نیامده ام..
لمس کن چگونه اخر اسمت را همانند زوی بچگی هایم میکشیدم و منتظر میماندم تا بگویی جانم و تو همان حوالی بودی ولی دریغ از ی جواب...
لمس کن چگونه وجود داشتنم را هوار هوار فریاد میزنم گرچه تو از قصد مرا گم کرده ای..
لمس کن چگونه سادگی ام را در هم شکستی وقتی در دنیای ساده ی خودم از داشتن دوستی مثل تو خوشحال بودم..
لمس کن ک چگونه تورا با قلب و وجودم حس میکنم و تو پیج هایت را تغییر میدهی..
لمس کن چ تلخ تک تک حرفایت در خاطرم نقش بسته اند...
لمس کن…
ک چقد دلتنگتم...
و همیشه ب یادت میمانم ای غریبه ی عاشنا....
#الکی نوشتم برای #دل تنگم نوشتم #تو هیچ کدام را باور نکن
۴۵.۰k
۲۰ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.