𝕯𝖊𝖒𝖔𝖓 ( تک پارتی)
از وقتی فهمیده بود کسی که بیشتر از همه دوسش داره نیمه شیطان و وارث شیطانه حست نسبت بهش کمتر شده بود شایدم ترسیده بودی...
این موضوع که اون بهت اعتماد کرده و ازت قول گرفته که علاقت بهش کم نشه و تو هم قول داده بودی عذابت میداد...
پاهات تو رو به سمت خونه مین هو میکشوند خیلی وقت بود ندیده بودیش جین دوست نداشت شما با هم رفت و آدم کنین...
زنگ درو با این امید که درو باز کنه فشار دادی
صدای زنگ تو کل خونه پیچید با باز کردن در با صورت رنگ پریده و بیجون ا/ت افتاد...
_حا.. حالت خوبه؟
بغضت شکست خودتو تو بغل مین هو رها کردی صدای هق هقات تو کل خونه میپیچید
_ ششش ماجرا چیه چرا اینجایی؟
کل ماجرا رو براش تعریف کردی
( یک ماه بعد)
توی این یه ماه یه مین هو حس پیدا کرده بودی با هاش اومده بودی پاریس چون تو کره ممکن بود جین پیداتون کنه و وقتی قسمت نیمه شیطانش بیدار میشد هیچ کسو نمیشناخت...
نباید نباید بهش میگفت چرا بهش اعتماد کرد اون ا/ت رو دوست داشت با تمام وجودش... چرا؟ چرا رفت؟
باید پیداش میکرد...
ولی چطور؟
میتونست از شیاطین درونش کمک بگیره ولی اگه کنترل شو از دست میداد ممکن بود به بقیه صدمه بزنه
راهشو به سمت خونه کج کرد
_ اممم ا/ت
*هوم؟
_من دوست دارم میخواستم بدونم میشه با هم قرار بزاریم
_ آرههههههه منم دوست دارم
اینکه ببینی تنها عشقت دیگه حسی به تو نداره خیلی درناکه اون موقع دیگه نمیتونی خودتو کنترل کنی و قسمت اهریمنی وجودت فعال میشه
+ا/ت ( با داد)
پیدات کرده بود گلوی مین هو رو گرفت و فشار داد خیلی محکم چشاش ثابت موند
*نهههههههه( با هق هق)
دست تورو گرف و کشیدت بردت بالای پشت بوم
تو چشماش هیچ رحمی دیده نمیشد
*ج.. جین لطفا نه ل.. لطفا
+چرا چرا ا/ت من.. من با تمام وجودم دوستت داشتم ولی تو چون فقط نیمه شیطانم ولم کردی و رفتی با کسی که من روش حساسم
هلت داد پرت شدی پایین
تازه به خودش اومده بود
+م.من چیکار کردم
پشتش یه نفر ظاهر شد
^ میبینم که نتونستی کنترلش کنی الان قلبت مال منه
دستشو دراز بدن جین فرو برد و قلبشو بیرون کشید از پشت بوم پرش شد پایین
ا/ت جین رو به آغوش کشید و هر دو به خواب رفتن
لایک نکنی میام تو خوابت
این موضوع که اون بهت اعتماد کرده و ازت قول گرفته که علاقت بهش کم نشه و تو هم قول داده بودی عذابت میداد...
پاهات تو رو به سمت خونه مین هو میکشوند خیلی وقت بود ندیده بودیش جین دوست نداشت شما با هم رفت و آدم کنین...
زنگ درو با این امید که درو باز کنه فشار دادی
صدای زنگ تو کل خونه پیچید با باز کردن در با صورت رنگ پریده و بیجون ا/ت افتاد...
_حا.. حالت خوبه؟
بغضت شکست خودتو تو بغل مین هو رها کردی صدای هق هقات تو کل خونه میپیچید
_ ششش ماجرا چیه چرا اینجایی؟
کل ماجرا رو براش تعریف کردی
( یک ماه بعد)
توی این یه ماه یه مین هو حس پیدا کرده بودی با هاش اومده بودی پاریس چون تو کره ممکن بود جین پیداتون کنه و وقتی قسمت نیمه شیطانش بیدار میشد هیچ کسو نمیشناخت...
نباید نباید بهش میگفت چرا بهش اعتماد کرد اون ا/ت رو دوست داشت با تمام وجودش... چرا؟ چرا رفت؟
باید پیداش میکرد...
ولی چطور؟
میتونست از شیاطین درونش کمک بگیره ولی اگه کنترل شو از دست میداد ممکن بود به بقیه صدمه بزنه
راهشو به سمت خونه کج کرد
_ اممم ا/ت
*هوم؟
_من دوست دارم میخواستم بدونم میشه با هم قرار بزاریم
_ آرههههههه منم دوست دارم
اینکه ببینی تنها عشقت دیگه حسی به تو نداره خیلی درناکه اون موقع دیگه نمیتونی خودتو کنترل کنی و قسمت اهریمنی وجودت فعال میشه
+ا/ت ( با داد)
پیدات کرده بود گلوی مین هو رو گرفت و فشار داد خیلی محکم چشاش ثابت موند
*نهههههههه( با هق هق)
دست تورو گرف و کشیدت بردت بالای پشت بوم
تو چشماش هیچ رحمی دیده نمیشد
*ج.. جین لطفا نه ل.. لطفا
+چرا چرا ا/ت من.. من با تمام وجودم دوستت داشتم ولی تو چون فقط نیمه شیطانم ولم کردی و رفتی با کسی که من روش حساسم
هلت داد پرت شدی پایین
تازه به خودش اومده بود
+م.من چیکار کردم
پشتش یه نفر ظاهر شد
^ میبینم که نتونستی کنترلش کنی الان قلبت مال منه
دستشو دراز بدن جین فرو برد و قلبشو بیرون کشید از پشت بوم پرش شد پایین
ا/ت جین رو به آغوش کشید و هر دو به خواب رفتن
لایک نکنی میام تو خوابت
۳۳.۲k
۱۰ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.