استوری عاشقانه خیلی غریبی واسه من
خیلی غریبی واسه من
از چه شبی جدا شدی
از چه زمینه خاک تو
لونه سایه ها شدی
کدوم غروب نشونی داد
شب از کدوم جاده بیای
از عاشقای رهگذر
نشونیه منو بخوای
وقتی که حرف من نبود
کدوم صدا در تو نشست
کدوم ستاره پر کشید
تو چشمای تو نطفه بست
غریبه ای اما دلم
برای تو پر میزنه
برای پیدا کردنت
به هر شبی سر میزنه
ای غریبه خوش اومدی
به جشن ساده ی تنم
بیا که من به گریه هام
یه رنگ تازه میزنم
#سیاووش _قمیشی
از تو، چنان رنجی به من رسیده که هرگز انتظارش را از هیچ جنبندهای نداشتم. حتی امروز، فکرت در ذهنم با رنج آمیخته است. اما با تمام این مرارتها، صورتت برای من هنوز خوشبختیست؛ خود زندگیست. هیچ کاری نمیتوانم بکنم، هیچ کاری نکردهام که از این عشق رها شوم که از درون تهیام کرده پیش از اینکه تا ته قلبم را لبریز کند. آدمی جعلی هستم و هیچ کاری از دستم برنمیآید. خوب میدانم، و تو را تا آخر دوست خواهم داشت...
از چه شبی جدا شدی
از چه زمینه خاک تو
لونه سایه ها شدی
کدوم غروب نشونی داد
شب از کدوم جاده بیای
از عاشقای رهگذر
نشونیه منو بخوای
وقتی که حرف من نبود
کدوم صدا در تو نشست
کدوم ستاره پر کشید
تو چشمای تو نطفه بست
غریبه ای اما دلم
برای تو پر میزنه
برای پیدا کردنت
به هر شبی سر میزنه
ای غریبه خوش اومدی
به جشن ساده ی تنم
بیا که من به گریه هام
یه رنگ تازه میزنم
#سیاووش _قمیشی
از تو، چنان رنجی به من رسیده که هرگز انتظارش را از هیچ جنبندهای نداشتم. حتی امروز، فکرت در ذهنم با رنج آمیخته است. اما با تمام این مرارتها، صورتت برای من هنوز خوشبختیست؛ خود زندگیست. هیچ کاری نمیتوانم بکنم، هیچ کاری نکردهام که از این عشق رها شوم که از درون تهیام کرده پیش از اینکه تا ته قلبم را لبریز کند. آدمی جعلی هستم و هیچ کاری از دستم برنمیآید. خوب میدانم، و تو را تا آخر دوست خواهم داشت...
۳.۳k
۲۷ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.