پارت۵ دیگه قرار نیست پارت بعذیو بزارن چون مزخرفه
که میگن تو اون سرزمین دو شاهزاده طلسم شدن ولی من قبول ندارم مگه میشه.
ویو لونا
مشغول کار بودم که یهو رئیسم اومد و
گفت:لونا یه ماموریت مهم برات دارن
لونا:چی
رئیس:باید به یه سرزمین متروکه بری
برای تحقیق اگه چیزی نباشه رئیس جمهور می خواد آبادش کنه
لونا:باشه فقط کی باید برم؟
رئیس:فردا به همراه جک(یکی از همکارا که لونا رو مخفیانه دوست داره)
لونا:باشه،ممنون
بعد از کار رفتم شرکت پیش امیلیا
و گفتم می خوام برم اما اون
گفت:نه حق نداری بری،باهم میریم.
لونا:اه چقدر ادای مامانا رو درمیاری
امیلیا:من نمیتونم تورو هم از دست بدم بعدش لونا رو بغل کرد
لونا:باشه بابا نمی خواد لوس شی اه
فردا
آماده شده بودیم به جک زنگ زدم و با
ونی که امیلیا خریده بود رفتیم ،
سرزمین ساکتی بود همه ی خونه هارو طبیعت گرفته جک ذره بینش و جلوی خونه گرفت و گفت:این خونه ها برای صد ساله پیشه
هردو گفتن:واقعا،پشمام(نگو وای پشمام بگو چه جالب😂)
داشتن میرفتن که یهو......
بچه ها دیگه پارت بعدیو نمیزارم
چون که دوست ندارید😉
ویو لونا
مشغول کار بودم که یهو رئیسم اومد و
گفت:لونا یه ماموریت مهم برات دارن
لونا:چی
رئیس:باید به یه سرزمین متروکه بری
برای تحقیق اگه چیزی نباشه رئیس جمهور می خواد آبادش کنه
لونا:باشه فقط کی باید برم؟
رئیس:فردا به همراه جک(یکی از همکارا که لونا رو مخفیانه دوست داره)
لونا:باشه،ممنون
بعد از کار رفتم شرکت پیش امیلیا
و گفتم می خوام برم اما اون
گفت:نه حق نداری بری،باهم میریم.
لونا:اه چقدر ادای مامانا رو درمیاری
امیلیا:من نمیتونم تورو هم از دست بدم بعدش لونا رو بغل کرد
لونا:باشه بابا نمی خواد لوس شی اه
فردا
آماده شده بودیم به جک زنگ زدم و با
ونی که امیلیا خریده بود رفتیم ،
سرزمین ساکتی بود همه ی خونه هارو طبیعت گرفته جک ذره بینش و جلوی خونه گرفت و گفت:این خونه ها برای صد ساله پیشه
هردو گفتن:واقعا،پشمام(نگو وای پشمام بگو چه جالب😂)
داشتن میرفتن که یهو......
بچه ها دیگه پارت بعدیو نمیزارم
چون که دوست ندارید😉
۵.۸k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.