تک پارتی جین و لونا ( جین سربازی و به لونا زنگ زده)
لونا: ( بغض) کی میای خونه؟
جین: یکمی دیگه هم صبر کنی برمی گردم..
لونا: قول میدی؟
جین: یه چند ماه موند دیگه..
لونا:( بغضم شکست) دلم برات تنگ شده..برگرد خونه..دیگه نمیتونم تحمل کنم..خونه... خیلی سکوت و کوره...( نامجون داداشه لوناست) نامجون هم کم کم آماده.. میشه بیاد..منم تنها میشم..
جین: اولا تا نامجون بیاد من برگشتم گفتم که کم مونده سریع میام پیشت..دوما دل منم برات تنگ شده..اوه اوه رئیس داره میاد
لونا: (خنده) مگه نگفتم اولا اجازه بگیر بعد زنگ بزن
جین: دیگه..من باید برم میبینمت
لونا: میبینمت
جین: یکمی دیگه هم صبر کنی برمی گردم..
لونا: قول میدی؟
جین: یه چند ماه موند دیگه..
لونا:( بغضم شکست) دلم برات تنگ شده..برگرد خونه..دیگه نمیتونم تحمل کنم..خونه... خیلی سکوت و کوره...( نامجون داداشه لوناست) نامجون هم کم کم آماده.. میشه بیاد..منم تنها میشم..
جین: اولا تا نامجون بیاد من برگشتم گفتم که کم مونده سریع میام پیشت..دوما دل منم برات تنگ شده..اوه اوه رئیس داره میاد
لونا: (خنده) مگه نگفتم اولا اجازه بگیر بعد زنگ بزن
جین: دیگه..من باید برم میبینمت
لونا: میبینمت
۱۹.۰k
۲۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.