این حس بد و غمیگنی که یهو پیداش میشه خیلی سنگینه. میدونی
این حس بد و غمیگنی که یهو پیداش میشه خیلی سنگینه. میدونی چته اما نمیدونی. میدونی از چی ناراحتی اما نمیدونی. در واقع یه اتفاق خاص تو رو به اینجا نرسونده و مجموعهای از همهی اتفاقات، دردها و مشکلاتی هست که ذره ذره جمع شدن و تو دم نزدی. حالا همهی اونا باهم خودشونو نشون دادن و متوجه نمیشی کدوم از اونا به اینجا رسوندتت.
درست مثل یه زخم عمیقِ قدیمی که بعد از یه مدت طولانی که فراموشش کردی سر باز میکنه و دردش تموم وجودتو میگیره.چقدر این روزا به این غمِ بیهویت دچارم و توی بیان گیر کردم .
امیدوارم هیچ کس دلش پر غم نباشه
هیچ وقت طمع درد و غمو حس نکنه
درست مثل یه زخم عمیقِ قدیمی که بعد از یه مدت طولانی که فراموشش کردی سر باز میکنه و دردش تموم وجودتو میگیره.چقدر این روزا به این غمِ بیهویت دچارم و توی بیان گیر کردم .
امیدوارم هیچ کس دلش پر غم نباشه
هیچ وقت طمع درد و غمو حس نکنه
۸.۰k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.