پارت3 پرههه۶۶ههه بخاطر یه مخاطب خاص
دیانا:متین
متین:بله
دیانا:آه من از این بدم میاد (دگوش متین)
متین:خب چکار کنم
دیانا:چرا داد میزنی
متین:خوب بگو
دیانا:اگه واسم نوتلا بیاری تا شب تهملت میکنم وگرنه رازتو میگم به همه(درگوشش)
متین:دیانا آخه الان
دیانا:آره الان الان راستی این طغاس کاریه که باهام کردی
ارسلان:چیو الان؟
متین:خانم نو
دیانا:زدم تو پهلوش
متین:اخخخ
زن عمو:موش گربه داشتیم بیشترشدن
چهار نفرمون به هم نگاه کردیم زدیم زیر خنده
ارنیکا:تیکت به ما بود
زن عمو:هی بگذریم
نیکا"مامان خانوم شما کی دیدی ما دعوا کنیم
زن عمو:ربع ساعت پیش سره یه شکلات
ارنیکا:زدیم زیر خنده
ارسلان:ولی آخرش تو خوردی
نیکدیا:پرچم ما بالاس
ارمتین:اوف
نیکا:هوف هوف نکن
ارسلان:تو خوبی
مامان دی:اا بسه حالا نمیشه به شما رو داد
دیانا:..متیننننن
متین:آخ باشههه
دیانا:آفریننن
نیکادیا:رفتیم باهم بالا تو اتاق
نیکا:بریم خرید
دیانا:خب به مامانم بگم
نیکا:بش تا بگی من عوض کنم
دیانا:اوکی
بقیش تو پارت بعده
متین:بله
دیانا:آه من از این بدم میاد (دگوش متین)
متین:خب چکار کنم
دیانا:چرا داد میزنی
متین:خوب بگو
دیانا:اگه واسم نوتلا بیاری تا شب تهملت میکنم وگرنه رازتو میگم به همه(درگوشش)
متین:دیانا آخه الان
دیانا:آره الان الان راستی این طغاس کاریه که باهام کردی
ارسلان:چیو الان؟
متین:خانم نو
دیانا:زدم تو پهلوش
متین:اخخخ
زن عمو:موش گربه داشتیم بیشترشدن
چهار نفرمون به هم نگاه کردیم زدیم زیر خنده
ارنیکا:تیکت به ما بود
زن عمو:هی بگذریم
نیکا"مامان خانوم شما کی دیدی ما دعوا کنیم
زن عمو:ربع ساعت پیش سره یه شکلات
ارنیکا:زدیم زیر خنده
ارسلان:ولی آخرش تو خوردی
نیکدیا:پرچم ما بالاس
ارمتین:اوف
نیکا:هوف هوف نکن
ارسلان:تو خوبی
مامان دی:اا بسه حالا نمیشه به شما رو داد
دیانا:..متیننننن
متین:آخ باشههه
دیانا:آفریننن
نیکادیا:رفتیم باهم بالا تو اتاق
نیکا:بریم خرید
دیانا:خب به مامانم بگم
نیکا:بش تا بگی من عوض کنم
دیانا:اوکی
بقیش تو پارت بعده
۱۲.۷k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.