عررررر قبلی رو 1 ساعت تایپ کردم اپ نشددددد
عررررر قبلی رو 1 ساعت تایپ کردم اپ نشددددد
_هیییسسس ..مگه نمیبینی دارم فوتبال میبینممممم .رئال و بارساااااا عه
هان : اههههه مگه تو پسریییییی ؟ چرا فوتبال میبینی!؟
الینا: مگه تو دختریییییی!؟ چرا فشن شو میبینیییییی؟؟؟
هان: عههههه
الینا: هیسسسس
مشغول تماشا شد
الی: ووووووی فدای مسی جونننمم ...ووووی نیموری رو نیگا.
هان: نیموری؟؟!
الی: نیماری دیگه
هان: اها
داشت قربون صدقه بارسا میرفت که هان شبکه رو عوض کرد
الینا با لبخند دستاشو تو موهای هان فرو کرد ..لو خندید که یه دفه الینا دستاشو مشت کرد و موهاشو کشید
لو: اییییی ولم کنننن
الی: نمیخوامممم
لو موهای الینا رو گرفت و اونم مشغول کشیدن موهاش شد
مثل بچه ها موهای همو میکشیدن و جیغ میکشیدن
هان: ولم کن
الی: تو ولم کن
هان: شرط ببندیم؟
الی: ببندیم
هان: اگه رءال برد نی نی میخوام
الی: اگه بارسا برد سواری میخوام
هان: حالا موهامو ول کن
الی: اول تو ول کن
هان: اول تو
الی: اول تو
هان: اول تو
الی: با هم
لو و الی: 1.2.3
...........بعد از بازی
هان:⊙_⊙
الی: ʘ_ʘ
لو الی رو کول کرد و شروع کرد به دویدن بلند می خندیدن
لو با کمی مکث رفت سمت اتاق خواب
الی: یااااااا کجا میری،؟
هان:, مساوی شد دیگه... من نی نی می خوام
الی: نههههههههه
هان: ارررررررهههه
و در اتاق رو بست
بقیشم نمیدونم.یادم رفت تو اتاق خواب دوربین بزارم ●︿●
_هیییسسس ..مگه نمیبینی دارم فوتبال میبینممممم .رئال و بارساااااا عه
هان : اههههه مگه تو پسریییییی ؟ چرا فوتبال میبینی!؟
الینا: مگه تو دختریییییی!؟ چرا فشن شو میبینیییییی؟؟؟
هان: عههههه
الینا: هیسسسس
مشغول تماشا شد
الی: ووووووی فدای مسی جونننمم ...ووووی نیموری رو نیگا.
هان: نیموری؟؟!
الی: نیماری دیگه
هان: اها
داشت قربون صدقه بارسا میرفت که هان شبکه رو عوض کرد
الینا با لبخند دستاشو تو موهای هان فرو کرد ..لو خندید که یه دفه الینا دستاشو مشت کرد و موهاشو کشید
لو: اییییی ولم کنننن
الی: نمیخوامممم
لو موهای الینا رو گرفت و اونم مشغول کشیدن موهاش شد
مثل بچه ها موهای همو میکشیدن و جیغ میکشیدن
هان: ولم کن
الی: تو ولم کن
هان: شرط ببندیم؟
الی: ببندیم
هان: اگه رءال برد نی نی میخوام
الی: اگه بارسا برد سواری میخوام
هان: حالا موهامو ول کن
الی: اول تو ول کن
هان: اول تو
الی: اول تو
هان: اول تو
الی: با هم
لو و الی: 1.2.3
...........بعد از بازی
هان:⊙_⊙
الی: ʘ_ʘ
لو الی رو کول کرد و شروع کرد به دویدن بلند می خندیدن
لو با کمی مکث رفت سمت اتاق خواب
الی: یااااااا کجا میری،؟
هان:, مساوی شد دیگه... من نی نی می خوام
الی: نههههههههه
هان: ارررررررهههه
و در اتاق رو بست
بقیشم نمیدونم.یادم رفت تو اتاق خواب دوربین بزارم ●︿●
۱۶.۱k
۱۰ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.