گاهی بود و نبودم حتی برای خودم بی ارزش میشوم...
گاهی بود و نبودم حتی برای خودم بی ارزش میشوم...
گاهی وقتی به دیگران نگاه میکنم و شور و شوقشان درمورد چیزی که آخرش را میدانم مسخرم میاید..
گاهی از خودم بیزار میشوم....گاهی فکر میکنم همه چیز را میدانم...گاهی حس عجیبی فرایم میگیرد که هیچ کس نمیتواند درکش کند...
زندگی من پر است از گاه گاه هایی که هیچ وقت نتوانسته ام نگهشان دارم.....
ولی کاش اینگونه بود....
یک گاهی برایم پیش آمد که ولم نمیکند...یک گاهی اشتباهی کردم که ولم نمیکند...
ای کاش در گاه های قبلی گیر میکردم..در همان گاه های خوبم....نه اینکه در گاه بدی گرفتار شوم...
در عذابم...عذابی که هی به دوشم بسته ام نه میتوانم بیندازمش..نه میتوانم نگهش دارم....
خدایا...عذابم را نمیدانم ولی خودم را نجات بده ...شاید منم گاه گاهی ...یا گاهی ...یا یک گاه تورا شناختم...
گاهی وقتی به دیگران نگاه میکنم و شور و شوقشان درمورد چیزی که آخرش را میدانم مسخرم میاید..
گاهی از خودم بیزار میشوم....گاهی فکر میکنم همه چیز را میدانم...گاهی حس عجیبی فرایم میگیرد که هیچ کس نمیتواند درکش کند...
زندگی من پر است از گاه گاه هایی که هیچ وقت نتوانسته ام نگهشان دارم.....
ولی کاش اینگونه بود....
یک گاهی برایم پیش آمد که ولم نمیکند...یک گاهی اشتباهی کردم که ولم نمیکند...
ای کاش در گاه های قبلی گیر میکردم..در همان گاه های خوبم....نه اینکه در گاه بدی گرفتار شوم...
در عذابم...عذابی که هی به دوشم بسته ام نه میتوانم بیندازمش..نه میتوانم نگهش دارم....
خدایا...عذابم را نمیدانم ولی خودم را نجات بده ...شاید منم گاه گاهی ...یا گاهی ...یا یک گاه تورا شناختم...
۱.۷k
۰۹ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.