بغضم درون یک غزل جا میشد ای کاش
بغضم درون یک غزل جا میشد ای کاش
بخت سیاه عشق من وا میشد ای کاش
گل واژه های عاشقی روی زمین ریخت
درمان برای درد پیدا میشد ای کاش
انگار چشم روزگاران تنگ و شور است
هرکس ندارد چشم رسوا میشد ای کاش
کابوس میبینم، پر از بیم و امیدم
این خواب بی تعبیر معنا میشد ای کاش
تلخ است کام ما به لطف دشمن و دوست
دنیای زشت زشت زیبا میشد ای کاش...
بخت سیاه عشق من وا میشد ای کاش
گل واژه های عاشقی روی زمین ریخت
درمان برای درد پیدا میشد ای کاش
انگار چشم روزگاران تنگ و شور است
هرکس ندارد چشم رسوا میشد ای کاش
کابوس میبینم، پر از بیم و امیدم
این خواب بی تعبیر معنا میشد ای کاش
تلخ است کام ما به لطف دشمن و دوست
دنیای زشت زشت زیبا میشد ای کاش...
۶.۲k
۰۵ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.