تو از شهر غریب بی نشونی اومدی،
تو از شهر غریب بی نشونی اومدی،
تو با اسب سفید مهربونی اومدی
تو از دشتای دور و جاده های پر غبار،
برای هم صدایی،هم زبونی اومدی ...
تو از راه میرسی
پر از گرد و غبار
تموم انتظار
میاد همرات بهار ...
چه خوبه دیدنت،چه خوبه موندت
چه خوبه پاک کنم غبار و از تنت ...
" غریب آشنا "
دوستت دارم بیا
من و همرات ببر
به شهر قصه ها ...
بگیر دست من و
تو دستات ...
چه خوبه سقفمون یکی باشه باهم
بمونم منتظر تا برگردی پیشم ...
تو زندونم با تو
من آزادم ...
" گوگوش "
تو با اسب سفید مهربونی اومدی
تو از دشتای دور و جاده های پر غبار،
برای هم صدایی،هم زبونی اومدی ...
تو از راه میرسی
پر از گرد و غبار
تموم انتظار
میاد همرات بهار ...
چه خوبه دیدنت،چه خوبه موندت
چه خوبه پاک کنم غبار و از تنت ...
" غریب آشنا "
دوستت دارم بیا
من و همرات ببر
به شهر قصه ها ...
بگیر دست من و
تو دستات ...
چه خوبه سقفمون یکی باشه باهم
بمونم منتظر تا برگردی پیشم ...
تو زندونم با تو
من آزادم ...
" گوگوش "
۲.۷k
۲۲ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.