ددی و ارباب »
ددی و ارباب »
پارت ۴
ویو ته
حالا من و ات خونه تنها
بودیم
+ ببخشید من اینجا چیکار میکنم
_مگه یادت نیست تو توی قمار باختی
+ چرا یعنی من الان خدمت کار شما هستم
ویو ات
بعد از اون ضربه ای ک توی بار خوردم دیگه اعتماد ب نفس نداشتم احساس نکردم آمد با ارزشی هستم
این واقعا بده
+لباس من کجاست و کار هارو باید از کجا شروع کنم
_ نیازی نیست فعلا بیا پیش من بشین فیلم نگا کنیم
+ چی !!
_ همین ک شنیدی
بزار قانون ها رو بهت بگم
اصلا توی اتاق کار من نمیای
روی حرف من حرف نمیزنی هرچی من گفتم یعنی همون
تا ساعت ۸ صبح هم اجازهی صدا زدن من نداری از ۸ ب بعد
باید همیشه صبحانه آماده باشه
و لباس فرم رو میپوشی
+ چشم ارباب
_ وقتی کسی اینجا نیست ته صدام کن از اون اسم بدم میاد
+ چشم
+ میگم بقیه خدمتکارا کجان
_ تا ی هفته رفتن مرخصی چطور
+ یعنی من باید همه کارا رو بکنم
_ اره دیگه
+ هوفففف
پس کارم خیلی سخته
_ حالا تو بیا فیلم ببینم تا فردا ببینیم چی میشه
+ اوک
باهام خوب بود ولی وقتی قانون ها رو داشت میگفت خیلی سرد بود
بعد رفتم کنارش نشستم
_ نمیخواهی لباست رو عوض کنی
+ دیگه لباس ندارم
_برو از کمد من یکی بردار
+ مرسی
و بعد رفتم تا لباس بردارم ی تیشرت لش بود ولی من توش گم بودم تا پایین زانو هام بود
_(خنده)
+ چیه چرا میخندی
_خیلی کیوتی دختر این چ وعضشه
آخه
+ خوب چیکار کنم کوچولو ام
مگه دست خودمه
_خوب حالا بیا فیلم ببینیم
+ اوک
ویو ته
آمد کنارم نشست دستم رو دور گردنش انداختم گفت
+میشه دستت رو برداری
_مگه نگفتم هرچی من گفتم
+ آخه معذببم و خجالت میکشم
رفتم توی صورتش دو سانت فاصله بود گفتم
_از هر خری دلت میخواد خجالت بکش ولی از من نه
اوک
+ باشه
_خوبه
خوب حالا بیبین ج
دیگه کشتیمون
ب عمد فیلم مثبت ۱۸ گذاشتم تا واکنشش رو ببینم سر صحنه بود ک روم رو برگردونم طرف ات با دستاش جلوی صورتش رو گرفته بود
دوسش داشتم میخواستم مال خودم کنمش ولی بد نیست کمی اذیتش کنم
دستش رو گرفتم و انداختمش روی مبل و روش خیمه زدم و در گوشش گفتم
_چرا جلوی صورتت رو گرفتی (بم و خمار).
+ چون بدم میاد
_ چرا بدن میاد
+خوب بدم میاد چرا نداره
_میخواهی کاری کنم ک دیگه بدت نیاد
+مثلا
بر استایل بغلش کردم و بردمش توی اتاق و انداختمش روی تخت روش خیمه زدم و ی کیس مارک روی گردن کنار خط فکش و یکی روی ترقوه هاش گذاشتم بعد در گوشش گفتم
_حالا گرفتی
+...
هیچی نگفت از روش رفتم کنار و بغلش کردم و خوابیدیم
تمام
دیگه خماری تا یک هفته . ادمین گشادتون دیگه حوصلش نمیکشه
اگر ۲۰۰ تایی شدیم من ۳ تا پارت میزارم
بای
پارت ۴
ویو ته
حالا من و ات خونه تنها
بودیم
+ ببخشید من اینجا چیکار میکنم
_مگه یادت نیست تو توی قمار باختی
+ چرا یعنی من الان خدمت کار شما هستم
ویو ات
بعد از اون ضربه ای ک توی بار خوردم دیگه اعتماد ب نفس نداشتم احساس نکردم آمد با ارزشی هستم
این واقعا بده
+لباس من کجاست و کار هارو باید از کجا شروع کنم
_ نیازی نیست فعلا بیا پیش من بشین فیلم نگا کنیم
+ چی !!
_ همین ک شنیدی
بزار قانون ها رو بهت بگم
اصلا توی اتاق کار من نمیای
روی حرف من حرف نمیزنی هرچی من گفتم یعنی همون
تا ساعت ۸ صبح هم اجازهی صدا زدن من نداری از ۸ ب بعد
باید همیشه صبحانه آماده باشه
و لباس فرم رو میپوشی
+ چشم ارباب
_ وقتی کسی اینجا نیست ته صدام کن از اون اسم بدم میاد
+ چشم
+ میگم بقیه خدمتکارا کجان
_ تا ی هفته رفتن مرخصی چطور
+ یعنی من باید همه کارا رو بکنم
_ اره دیگه
+ هوفففف
پس کارم خیلی سخته
_ حالا تو بیا فیلم ببینم تا فردا ببینیم چی میشه
+ اوک
باهام خوب بود ولی وقتی قانون ها رو داشت میگفت خیلی سرد بود
بعد رفتم کنارش نشستم
_ نمیخواهی لباست رو عوض کنی
+ دیگه لباس ندارم
_برو از کمد من یکی بردار
+ مرسی
و بعد رفتم تا لباس بردارم ی تیشرت لش بود ولی من توش گم بودم تا پایین زانو هام بود
_(خنده)
+ چیه چرا میخندی
_خیلی کیوتی دختر این چ وعضشه
آخه
+ خوب چیکار کنم کوچولو ام
مگه دست خودمه
_خوب حالا بیا فیلم ببینیم
+ اوک
ویو ته
آمد کنارم نشست دستم رو دور گردنش انداختم گفت
+میشه دستت رو برداری
_مگه نگفتم هرچی من گفتم
+ آخه معذببم و خجالت میکشم
رفتم توی صورتش دو سانت فاصله بود گفتم
_از هر خری دلت میخواد خجالت بکش ولی از من نه
اوک
+ باشه
_خوبه
خوب حالا بیبین ج
دیگه کشتیمون
ب عمد فیلم مثبت ۱۸ گذاشتم تا واکنشش رو ببینم سر صحنه بود ک روم رو برگردونم طرف ات با دستاش جلوی صورتش رو گرفته بود
دوسش داشتم میخواستم مال خودم کنمش ولی بد نیست کمی اذیتش کنم
دستش رو گرفتم و انداختمش روی مبل و روش خیمه زدم و در گوشش گفتم
_چرا جلوی صورتت رو گرفتی (بم و خمار).
+ چون بدم میاد
_ چرا بدن میاد
+خوب بدم میاد چرا نداره
_میخواهی کاری کنم ک دیگه بدت نیاد
+مثلا
بر استایل بغلش کردم و بردمش توی اتاق و انداختمش روی تخت روش خیمه زدم و ی کیس مارک روی گردن کنار خط فکش و یکی روی ترقوه هاش گذاشتم بعد در گوشش گفتم
_حالا گرفتی
+...
هیچی نگفت از روش رفتم کنار و بغلش کردم و خوابیدیم
تمام
دیگه خماری تا یک هفته . ادمین گشادتون دیگه حوصلش نمیکشه
اگر ۲۰۰ تایی شدیم من ۳ تا پارت میزارم
بای
۱۵.۰k
۰۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.