ارباب من کیم تهیونگ
#ارباب_من_کیم_تهیونگ
#پارت_دوازدهم
صبح روز بعد
ویو ات
بلند شدم و رفتم تا برای تهیونگ و یونجی صبحانه درست کنم که یهو چارون اومد
چارون : من قراره زن ارباب شم تو نتونستی
ات : من از اولم نمیخواستم و نمیخوام
چارون : اهان ( با حالت مسخره )
ات : میخوای باور کن میخوای نکن بای
رفتم طبقه بالا تا صبحونه یونجی رو بدم. که یونجی گفت
ات برو طبقه بالا صبحونه ی تهیونگ هم بده
ات : باش میرم
یونجی : بدو
رفتم طبقه بالا تا صبحونه تهیونگ رو بدم که دیدم هنوز بیدار نشده
ات : ارباب لطفا بیدار شید
ته : بیا نزدیک تر
ات : چشم
ویو ات
رفتم جلو که یهو ته دستمو گرفت و روی خودش انداخت
ات : ارباب میخوام بلند شم
ته : بزار چند دقیقه اینجوری بمونیم
ات : .......
شرط ها
لایک ۲۶
کامنت ۳۰
#پارت_دوازدهم
صبح روز بعد
ویو ات
بلند شدم و رفتم تا برای تهیونگ و یونجی صبحانه درست کنم که یهو چارون اومد
چارون : من قراره زن ارباب شم تو نتونستی
ات : من از اولم نمیخواستم و نمیخوام
چارون : اهان ( با حالت مسخره )
ات : میخوای باور کن میخوای نکن بای
رفتم طبقه بالا تا صبحونه یونجی رو بدم. که یونجی گفت
ات برو طبقه بالا صبحونه ی تهیونگ هم بده
ات : باش میرم
یونجی : بدو
رفتم طبقه بالا تا صبحونه تهیونگ رو بدم که دیدم هنوز بیدار نشده
ات : ارباب لطفا بیدار شید
ته : بیا نزدیک تر
ات : چشم
ویو ات
رفتم جلو که یهو ته دستمو گرفت و روی خودش انداخت
ات : ارباب میخوام بلند شم
ته : بزار چند دقیقه اینجوری بمونیم
ات : .......
شرط ها
لایک ۲۶
کامنت ۳۰
۱۵.۶k
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.