من به دنبال تو تو به دنبال من
من به دنبال تو تو به دنبال من
پارت31
ا. ت واقعا تو شک بود دروغ بود اگه میگفت خودش به جونگ کوک حسی نداره اما این الان فرق داشت جونگ کوک بهش اعتراف کرد بعد شروع کرد به بوسیدنش
کوک اروم صورتش رو از صورت ا. ت دور کرد
کوک: ا. ت...
ا. ت: منم عاشقتم
ا. ت این حرف زد فرار کرد کوک هنوز تو شک بود وقتی دید ا. ت فرار کرد رفت دنبالش
کوک: هی فرار نکن من شنیدم چی گفتی
ا. ت در حالی که داشت میدوید جواب کوک رو داد
ا. ت: منم میخواستم بشنوی
جونگ کوک خودش رو به ا. ت رسوند از پشت بغلش کرد سرش رو گذاشت رو شونه ا. ت
کوک: میشه یه بار دیگه بگی اخه فکر کنم گوشام مشکل پیدا کرده
ا. ت: پس میخوای دوباره بشنوی اره اما نه همون اول باید خوب گوش میدادی اقای بادیگارد
کوک: یااااا الان داری باهام شوخی میکنی
ا. ت: معلومه که نه
کوک: پس یعنی الان ما...
ا. ت دست کوک رو از خودش جدا کرد دوباره شروع کرد به فرار کردن
ا. ت: اره درسته هرچیزی که الان داری بهش فکر میکنی درسته
پرش زمانی به خونه
ا. ت و کوک وقتی رسیدن خونه جونگ کوک ا. ت رو کبوند به دیوار
کوک: میدونی که اون بوسه تو پارک برای من کافی نبود
ا. ت: ولی بنظر من کافی بودی
ا. ت میخواست از لای دستای کوک دربیاد که کوک نذاشت
کوک: اما من تا بوسم رو نگیرم نمیزارم بری خانم جئون
ا. ت: الان شدم خانم جئون
ا. ت بوسه سطحی رویه لبای کوک گذاشت و در درفت
کوک: هی منظور من این نبود
کوک رفت ا. ت رو بلند کرد شروع کرد به بوسیدنش اروم اروم اونو برد تویه اتاق پرتش کرد رو تخت...
پارت31
ا. ت واقعا تو شک بود دروغ بود اگه میگفت خودش به جونگ کوک حسی نداره اما این الان فرق داشت جونگ کوک بهش اعتراف کرد بعد شروع کرد به بوسیدنش
کوک اروم صورتش رو از صورت ا. ت دور کرد
کوک: ا. ت...
ا. ت: منم عاشقتم
ا. ت این حرف زد فرار کرد کوک هنوز تو شک بود وقتی دید ا. ت فرار کرد رفت دنبالش
کوک: هی فرار نکن من شنیدم چی گفتی
ا. ت در حالی که داشت میدوید جواب کوک رو داد
ا. ت: منم میخواستم بشنوی
جونگ کوک خودش رو به ا. ت رسوند از پشت بغلش کرد سرش رو گذاشت رو شونه ا. ت
کوک: میشه یه بار دیگه بگی اخه فکر کنم گوشام مشکل پیدا کرده
ا. ت: پس میخوای دوباره بشنوی اره اما نه همون اول باید خوب گوش میدادی اقای بادیگارد
کوک: یااااا الان داری باهام شوخی میکنی
ا. ت: معلومه که نه
کوک: پس یعنی الان ما...
ا. ت دست کوک رو از خودش جدا کرد دوباره شروع کرد به فرار کردن
ا. ت: اره درسته هرچیزی که الان داری بهش فکر میکنی درسته
پرش زمانی به خونه
ا. ت و کوک وقتی رسیدن خونه جونگ کوک ا. ت رو کبوند به دیوار
کوک: میدونی که اون بوسه تو پارک برای من کافی نبود
ا. ت: ولی بنظر من کافی بودی
ا. ت میخواست از لای دستای کوک دربیاد که کوک نذاشت
کوک: اما من تا بوسم رو نگیرم نمیزارم بری خانم جئون
ا. ت: الان شدم خانم جئون
ا. ت بوسه سطحی رویه لبای کوک گذاشت و در درفت
کوک: هی منظور من این نبود
کوک رفت ا. ت رو بلند کرد شروع کرد به بوسیدنش اروم اروم اونو برد تویه اتاق پرتش کرد رو تخت...
۱۲۱.۲k
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.