اسم رمان:عشق ممنوعه
اسم رمان:عشق ممنوعه
پارت۳۴
رفتم پیشش گفتم:آقای جذاب، نگاهم کرد و چشم غره رفت گفتم:عشقم قول قول قول میدم شب ادامه ی کار تالاب رو بریم باشع؟
،گفت:تو دروغ میگی ، دم گوشش جوری که تحربک بشه گفتم: من از اولش ما تو بودم بس اینو بدون ب*ک*ا*ر*ت*مم مال توعه ولی وقتی ازدواج کردیم اونو بهت میدم ، کوبوندتم به دیوار عصبی گفت:نیازی نیست واسم تایین تکلیف کنی همین امشب خودم میگیرم ب*ک*ا*ر*ت*ت*و ،و گردنمون گاز زد گفتم:آخ وحشی ،دستمو گرفت گفت:بریم ،رفتیم تو سینی یخ دربهشت گرفتیم ،بچه ها سینی رو گرفتن گفتن:خوبه تاالان نرختین زمین ،نشستیم تو ماشین و یخ در بهشت خوردیم و رسیدین خونه شام رو زود باز کردیم چون جونکوکو اصرار داشت
شام رو خوردی جونکوک سعی داشت منو بکشونه اتاق ولی من میگفتم :دارم فیلم میبینم ، گفت:بهونه نیار هی ، و مشغول فیلم شدم ساعت ۸ بود گوشیو درآوردم و با گوشی ور رفتم الان ساعت نه شده بود دن گوشم پچ زد:میای بریم اتاق یا رو کولم بندازمت؟
گفتم:باشه ،و به بچه ها شب به خیر گفتم رفتم اتاق داشتم لباسای بیرونی م رو در میوردم که........
پارت۳۴
رفتم پیشش گفتم:آقای جذاب، نگاهم کرد و چشم غره رفت گفتم:عشقم قول قول قول میدم شب ادامه ی کار تالاب رو بریم باشع؟
،گفت:تو دروغ میگی ، دم گوشش جوری که تحربک بشه گفتم: من از اولش ما تو بودم بس اینو بدون ب*ک*ا*ر*ت*مم مال توعه ولی وقتی ازدواج کردیم اونو بهت میدم ، کوبوندتم به دیوار عصبی گفت:نیازی نیست واسم تایین تکلیف کنی همین امشب خودم میگیرم ب*ک*ا*ر*ت*ت*و ،و گردنمون گاز زد گفتم:آخ وحشی ،دستمو گرفت گفت:بریم ،رفتیم تو سینی یخ دربهشت گرفتیم ،بچه ها سینی رو گرفتن گفتن:خوبه تاالان نرختین زمین ،نشستیم تو ماشین و یخ در بهشت خوردیم و رسیدین خونه شام رو زود باز کردیم چون جونکوکو اصرار داشت
شام رو خوردی جونکوک سعی داشت منو بکشونه اتاق ولی من میگفتم :دارم فیلم میبینم ، گفت:بهونه نیار هی ، و مشغول فیلم شدم ساعت ۸ بود گوشیو درآوردم و با گوشی ور رفتم الان ساعت نه شده بود دن گوشم پچ زد:میای بریم اتاق یا رو کولم بندازمت؟
گفتم:باشه ،و به بچه ها شب به خیر گفتم رفتم اتاق داشتم لباسای بیرونی م رو در میوردم که........
۳.۹k
۱۵ بهمن ۱۴۰۲