عصبی بودن کاردستم داد😡(19)
عصبی بودن کاردستم داد😡(19)
ا/ت: کوک ترو خدا بیا بر گردیم
کوک: نه
ا/ت: چرا؟
کوک: الان هنوز کارمون تمو....
کوک
داشتم حرف می زدم که انگار یکی با چوب زد تو سرم و افتادم و چشام سیاهی رفت
ا/ت
کوک داشت حرف می زد که یهو افتاد
ا/ت: کوککککککککککک ترو خدا پاشو کوککککک پاشو
باشه جوابت رو گرفتی فقط پاشو
کوکککک..........کمککککک یکی کمک کنه( گریه شدید و فریاد)
ا/ت
هر چقدر تو کوله پشتی رو گشتم آب رو پیدا نکردم
ا/ت: واییییییییییی چی کار کنم
گوشیش رو از تو جیبش در آوردم
ا/ت : واییی رمزش چندهههههه
انگشتش رو زدم رو حسگر و واز شد آخرین نفر
تهیونگ زنگ زده بود
روی آخرین شماره زدم و جواب داد.......
ا/ت: کوک ترو خدا بیا بر گردیم
کوک: نه
ا/ت: چرا؟
کوک: الان هنوز کارمون تمو....
کوک
داشتم حرف می زدم که انگار یکی با چوب زد تو سرم و افتادم و چشام سیاهی رفت
ا/ت
کوک داشت حرف می زد که یهو افتاد
ا/ت: کوککککککککککک ترو خدا پاشو کوککککک پاشو
باشه جوابت رو گرفتی فقط پاشو
کوکککک..........کمککککک یکی کمک کنه( گریه شدید و فریاد)
ا/ت
هر چقدر تو کوله پشتی رو گشتم آب رو پیدا نکردم
ا/ت: واییییییییییی چی کار کنم
گوشیش رو از تو جیبش در آوردم
ا/ت : واییی رمزش چندهههههه
انگشتش رو زدم رو حسگر و واز شد آخرین نفر
تهیونگ زنگ زده بود
روی آخرین شماره زدم و جواب داد.......
۱۱.۳k
۱۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.