(پارت۶۶)
بعد باهم وارد بیمارستان شدن...
جونگ کوک:باید از این سمت بریم.
سوار آسانسور شدن و پنج طبقه بالاتر رفتن
وقتی از آسانسور پیاده شدن یکی از پرستارها جلوشون رو گرفت...
پرستار:شما برادر آقای مین هستین؟؟
جونگ کوک:دوست صمیمیش هستم حالش خوبه؟؟
پرستار:بله عمل همونطور که میخواستیم پیش رفت و الان حالش خوبه اما به قفسه سینش فشار زیادی وارد شده و...
جونگ کوک:ا..میتونه به خوانندگی ادامه بده؟؟
پرستار:بله مشکلی نیست اما باید خیلی مراقب باشه.
جونگ کوک:خیلی ممنونم میتونیم ببینیمش؟؟
پرستار:با دکترش صحبت میکنم اما میدونم فعلا اجازه ملاقات ندارین.
جونگ کوک:ممنونم پرستار.
ا/ت:خوشحالم..حالش خوبه داشتن از نگرانی میمردم.
جونگ کوک:اره..منم همینطور..خیالم راحت شد..هیونگ خیلی قویه.
راستی گرسنه نیستی؟
ا/ت:ام..یکم.
جونگ کوک:طبقه پایین یه کافه هست تا بهمون اجازه ملاقات بدن میتونیم اونجا باشیم.
بعد به طبقه پایین رفتن و توی کافه پشت یه میز دو نفره نشستن...
گارسون:شما دو نفر کاپلین؟
جونگ کوک:چی؟؟ام..نه نه اینطور نیست.
گارسون:آخه این میز مخصوص کاپل ها هست.
ا/ت و جونگ کوک یه نگاه بهم کردن و یه نگاه به گارسون...
جونگ کوک:باید از این سمت بریم.
سوار آسانسور شدن و پنج طبقه بالاتر رفتن
وقتی از آسانسور پیاده شدن یکی از پرستارها جلوشون رو گرفت...
پرستار:شما برادر آقای مین هستین؟؟
جونگ کوک:دوست صمیمیش هستم حالش خوبه؟؟
پرستار:بله عمل همونطور که میخواستیم پیش رفت و الان حالش خوبه اما به قفسه سینش فشار زیادی وارد شده و...
جونگ کوک:ا..میتونه به خوانندگی ادامه بده؟؟
پرستار:بله مشکلی نیست اما باید خیلی مراقب باشه.
جونگ کوک:خیلی ممنونم میتونیم ببینیمش؟؟
پرستار:با دکترش صحبت میکنم اما میدونم فعلا اجازه ملاقات ندارین.
جونگ کوک:ممنونم پرستار.
ا/ت:خوشحالم..حالش خوبه داشتن از نگرانی میمردم.
جونگ کوک:اره..منم همینطور..خیالم راحت شد..هیونگ خیلی قویه.
راستی گرسنه نیستی؟
ا/ت:ام..یکم.
جونگ کوک:طبقه پایین یه کافه هست تا بهمون اجازه ملاقات بدن میتونیم اونجا باشیم.
بعد به طبقه پایین رفتن و توی کافه پشت یه میز دو نفره نشستن...
گارسون:شما دو نفر کاپلین؟
جونگ کوک:چی؟؟ام..نه نه اینطور نیست.
گارسون:آخه این میز مخصوص کاپل ها هست.
ا/ت و جونگ کوک یه نگاه بهم کردن و یه نگاه به گارسون...
۴.۸k
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.